ماجوشون. (ناظم الاطباء). معرب ماهگون. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (آنندراج) (منتهی الارب). معرب ماهگون فارسی بمعنی رنگ ماه. (از اقرب الموارد) ، نوعی از کشتی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کشتی. سفینه و شاید کشتیی که به شکل هلال ساخته میشده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سفینه. (اقرب الموارد) ، جامۀ رنگ کرده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). قسمی جامۀ پشت گلی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
ماجوشون. (ناظم الاطباء). معرب ماهگون. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (آنندراج) (منتهی الارب). معرب ماهگون فارسی بمعنی رنگ ماه. (از اقرب الموارد) ، نوعی از کشتی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کشتی. سفینه و شاید کشتیی که به شکل هلال ساخته میشده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سفینه. (اقرب الموارد) ، جامۀ رنگ کرده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). قسمی جامۀ پشت گلی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
معرب ماهگون. لقب ابوسلمه یوسف بن یعقوب. (الانساب سمعانی). لقب ابی سلمه یوسف بن یعقوب بن عبدالله بن ابی سلمه دینار. مولی آل المنکدر و او از محمد بن المنکدر و سعید مقبری روایت کند و محمد بن صباح از او روایت کند و ابی سلمه ماجشون در سال 108 ه. ق وفات کرده است. (از تاج العروس). ابن الندیم گوید لقب ماجشون را سکینه بنت الحسین علیهم االسلام بدو داده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
معرب ماهگون. لقب ابوسلمه یوسف بن یعقوب. (الانساب سمعانی). لقب ابی سلمه یوسف بن یعقوب بن عبدالله بن ابی سلمه دینار. مولی آل المنکدر و او از محمد بن المنکدر و سعید مقبری روایت کند و محمد بن صباح از او روایت کند و ابی سلمه ماجشون در سال 108 هَ. ق وفات کرده است. (از تاج العروس). ابن الندیم گوید لقب ماجشون را سکینه بنت الحسین علیهم االسلام بدو داده است. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
گروهی که معمودیه و قربان و هدایا را معتقدند و آنان را اعیادی است و در عبادتگاه خویش گاو و گوسفند و خوک قربانی کنند و زنان را از صحبت ائمۀ خویش مانع نشوند، اما نکاح ناشایسته را زشت دانند. (ابن الندیم)
گروهی که معمودیه و قربان و هدایا را معتقدند و آنان را اعیادی است و در عبادتگاه خویش گاو و گوسفند و خوک قربانی کنند و زنان را از صحبت ائمۀ خویش مانع نشوند، اما نکاح ناشایسته را زشت دانند. (ابن الندیم)