جدول جو
جدول جو

معنی منلاس - جستجوی لغت در جدول جو

منلاس(مِ نِ)
پادشاه اسپارتا و برادر اگاممنن بود که با هلنا مزاوجت کرد و چون پاریس پسر پریاموس هلنا را بربود جنگ اسپارتا و تروا آغاز شد. منلاس در جنگ تروا شجاعت بسیار نمود و پس از تسخیر آن شهر، هلنارا به دست آورد. لکن تا بازگشت به وطن هشت سال در بیابانها سرگردان بود. (از تاریخ تمدن قدیم ایران)
لغت نامه دهخدا
منلاس(مِ نِ)
چچلاس. سنجاقک. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

شیرۀ چغندر قند یا نیشکر که در کارخانه های قندسازی گرفته می شود و آن را به صورت شکر یا قند در می آورند
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
خرمابنی که بیخ شاخه های آن رفته باشد. (منتهی الارب) ، مسلاس القیاد، منقاد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
شتر مادۀ استوار گشن خواه. (منتهی الارب) (از آنندراج). شتر ماده استوار گشن خواه که بانگ نکند از بسیاری آرزوی گشن. (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ / مُ)
درویش و فقیر و مرد بدبخت. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 371)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی از دهستان مرکزی بخش حومه شهرستان بهبهان است و 164 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان جانکی بخش لردگان شهرستان شهرکرد واقع در 13هزارگزی جنوب خاوری لردگان با 221 تن سکنه، آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
مهمیز. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
زن سبک سر. (مهذب الاسماء). زن سبک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
تفاله و ثفل چغندر که قند آن را برای کار خانه قندسازی گرفته باشند. شیرۀ سرخی که در آخر از چغندر قند ماند و آن را تکریر و تصفیه نکنند چه خرج آن بیش از دخل بود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شیره ای است غلیظ و غیر قابل متبلور شدن (قند شدن) که از ته ماندۀ کارخانه های قند حاصل می گردد و رنگ آن زرد تند و گاهی قهوه ای روشن و زمانی هم تقریباً سیاه است و دو نوع از آن به طورکلی به دست می آید ملاس نیشکر و ملاس چغندر که هریک بین 40 و 60 درصد وزن خود محتوی قند قابل متبلور شدن می باشند که با تجدید پخت قند از آن استخراج کنند که یک قسمت از آن قند به دست آمدۀ تازه است و قسمت دیگر ملاس بسیار تیره و سیاه و ناخالص. عمل دوباره در آتش گذاشتن باز هم تبلورهای قندی تازه به دست می دهد ولی باید دانست که فقط برای عرق گرفتن مفید خواهد بود. ملاس های نیشکر را در بعضی جاها کشاورزان برای به دست آوردن ’عرق’ و ’روم’ به کار می برند. و نیز کارخانه های شیرینی سازی و مرباسازی به جای به کاربردن قند یا شکراز ملاسهای یادشده استفاده می کنند. به طور کلی ملاس چغندر از اصل تلخ است و فقط برای به دست آوردن الکلهای پست و همچنین برای به دست آوردن پطاس و نمک قلیایی و علوفه به کار می آید. ملاس مادۀ غذایی خوبی برای چارپایان است و آن را هم به صورت طبیعی (ملاس سبز) و هم به صورت ترکیب شده با دیگر مواد غذائی چون کنجاله، آرد بزرک یا تخم پنبۀ روغن گرفته و جز اینها به کار می برند. ملاس سبز هم مرکب است از یک قسمت ملاس و دو قسمت آب با مقداری علوفۀ خشک. ملاس چه به صورت ملاس سبزو چه به صورت غذایی از ملاس، برای مداوای نفخ ریوی اسب بسیار مفید و مؤثر است و در طب به عنوان مادۀ جاذب ادویه برای ساختن معجون به کار می آید. (از لاروس بزرگ). این لغت، گاهی در تداول ’ملاس’ تلفظ می شود
لغت نامه دهخدا
فرانسوی شکر لای مایع غلیظ شربتی شکل تیره رنگی که در کارخانه های قند سازی در نتیجه جوشاندن نیشکر و یا پس از استخراج شکر از جوشانده چغندر قند حاصل میشود. معمولا نتیجه جوشاندن نیشکر در حدود 40 یا 60 درصد قند قابل استخراج دارد و از آن جهت استخراج شکر استفاده میکنند ولی ملاسی که از شیره چغندر قند حاصل میشود چون قبلا مورد استفاده استخراج شکر قرار گرفته دیگر مقدار قند موجود در آن عملا در کارخانه های قند سازی قابل استخراج نیست و با وجود آنکه مقدار قند موجود در آن ممکنست تا 20 الی 30 درصد هم برسد بعلت وجود املاح پتاس زیادی که در آن است این ملاس مورد استفاده برای استخراج قند واقع نمیشود ولی در عوض از آن جهت ساختن الکل و استخراج نمکهای پتاس موجود در آن و کشت مخمرات جو استفاده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
((مِ))
مایع غلیظ شربتی شکل تیره رنگی که در کارخانه های قندسازی در نتیجه جوشاندن نیشکر و یا پس از استخراج شکر از جوشانده چغندر قند حاصل شود
فرهنگ فارسی معین