جدول جو
جدول جو

معنی منصلح - جستجوی لغت در جدول جو

منصلح
اصلاح شونده. توضیح مرحوم بهار نوشته: (چنین استعمالی در عرب و عجم بنظر حقیر نرسید و در کتب معتبر لغت نیافتم) (سبک شناسی 74: 2)
تصویری از منصلح
تصویر منصلح
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مصلح
تصویر مصلح
(پسرانه)
آنکه اصلاح می کند، اصلاح کننده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مصلح
تصویر مصلح
اصلاح کننده، به صلاح آورنده، نیکو کننده، آشتی دهنده، شایسته، نیکوکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منصرح
تصویر منصرح
پیدا آشکار
فرهنگ لغت هوشیار
این آمیزه در جهانگشای جوینی آمده و بهار در (سبک شناسی) نوشته است که واژه منصلح را هیچ کجا نیافته است درست شدن راست شدن کار اصلاح شدن: (بدین نیز میان ایشان منصلح نشد) (جهانگشای جوینی. سبک شناسی 74: 2)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصح
تصویر منصح
سوزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصلح
تصویر مصلح
بصلاح و نیکویی آورنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصلح
تصویر مصلح
((مُ لِ))
اصلاح کننده، نیکو کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مصلح
تصویر مصلح
Moralist
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اخلاقی رہنما
دیکشنری فارسی به اردو
นักศีลธรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
নৈতিকবাদী
دیکشنری فارسی به بنگالی
नैतिकतावादी
دیکشنری فارسی به هندی