جدول جو
جدول جو

معنی منشیگری - جستجوی لغت در جدول جو

منشیگری(مُ گَ)
شغل و عمل انشاء. (ناظم الاطباء). کار و عمل منشی. دبیری. کاتبی. رجوع به منشی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ نِ گَ)
رجوع به منش گردا شود
لغت نامه دهخدا
(گَ)
نااستادی. غرارت. بی تجربگی. ناآزموده کاری. عدم مهارت. ناآزمودگی. ناپختگی. رجوع به ناشی شود
لغت نامه دهخدا
(مَ گیا گَ)
شغل منگیاگر. قماربازی:
آن خربغا که از شره منگیاگری
یک را به ده مجاهزه کردی گرو به منگ.
سوزنی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
(وَ گَ)
بربریت. توحش
لغت نامه دهخدا
(بَ گَ)
منصب و درجۀ حکومت کل و رتبۀ منشی گری. (ناظم الاطباء). عهده و خدمت سپهسالاری. (آنندراج).
لغت نامه دهخدا
تصویری از منشی گری
تصویر منشی گری
دبیری پناغگری شغل و عمل منشی دبیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منش گرد
تصویر منش گرد
قی استفراغ شکوفه: (آن چنان مردم که طشت از زن نهان داد با خمار و رطلی برکشید. {} پس صداعش کرد و اشکوفش فتاد بانگ میزد زن که طشتش آورید. {} مرد گفت: آن مرده ری بود اربجا این منش گردا بمن کی میرسید ک) (علی اکبردهخدا {توضیح این قطعه در مجموعه دهخدا . چا. 1 درج نشده
فرهنگ لغت هوشیار
ندانمکاری ناآزمودگی تازه کاری بی تجربگی عدم وقوف. یابا ناشیگری. ناشیانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
بربریت، توحش
فرهنگ لغت هوشیار
حیله گری، مکاری، ناقلابازی، بدطینتی، بدجنسی، مردم آزاری، شرارت
متضاد: ساده لوحی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی تجربگی، تازه کاری، خامی، ناآزمودگی، ناپختگی
متضاد: تبحر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
دبیری، کتابت، نویسندگی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
وحشيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
Brutality, Ferocity, Savageness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalité, férocité, sauvagerie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutaliteit, wreedheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
ความโหดร้าย , ความโหดร้าย , ความโหดร้าย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalidade, ferocidade, selvageria
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalidad, ferocidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
жестокость , свирепость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
وحشیّت , وحشی پنہ , وحشی پنہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
אכזריות , אכזריות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
kebrutalan, kebuasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
Brutalität, Wildheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
残酷 , 凶暴 , 野蛮
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
残忍 , 凶猛 , 野蛮
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
ukatili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
잔인함 , 야만성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
жорстокість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
क्रूरता , क्रूरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
brutalità, ferocia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از وحشیگری
تصویر وحشیگری
অঙ্গীকার , নিষ্ঠুরতা , বর্বরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی