جدول جو
جدول جو

معنی مناهده - جستجوی لغت در جدول جو

مناهده(عَ رَ قَ)
با کسی رویاروی جنگ کردن. (المصادر زوزنی). با کسی برابری کردن در حرب. (تاج المصادر بیهقی). به سوی یکدیگر آهنگ کردن در حرب، به انگشتان فال گرفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، قرعه کردن با کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجاهده
تصویر مجاهده
مجاهدت، تلاش در راه دین، کوشش کردن، در تصوف مبارزه و مقابله با هواهای نفسانی، جنگ با کافران در راه اسلام، جهاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معاهده
تصویر معاهده
با هم عهد و پیمان بستن و سوگند خوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
به چشم دیدن، نگریستن، نگاه کردن، صورت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاهده
تصویر مجاهده
کوشش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مشاهده و مشاهدت در فارسی: دید دیدن بچشم نگریستن، بدیده تامل دیدن نظر کردن، باکسی در جایی حاضر بودن، معاینه دیدار: بمطالعه و مشاهده ایلگ خان بجانب بخارا نهضت نمود، الف - دیدن اشیا بدلایل توحید. ب - رویت حق در اشیا، جمع مشاهدات
فرهنگ لغت هوشیار
معاهده و معاهدت در فارسی: پشن پشت پتمان پیمان غنوند، سوگند، تیمار تیمار داشت پیمان بستن با هم عهد بستن، پیمان بندی عهد بندی، عهد پیمان، جمع معاهدات
فرهنگ لغت هوشیار
مناهضت در فارسی: ایستادگی، برابری: در جنگ مقاومت نمودن با هم برابری کردن در جنگ، مقاومت برابری
فرهنگ لغت هوشیار
مناهزت در فارسی: نزدیک شدن: با هم، پیش آمدن: شکار را، پروا یافتن (پروا فرصت) نزدیک شدن با هم، پیش آمدن شکار را، فرصت یافتن و غنیمت شمردن: (اگر من از مناهزت فرصت غافل مانم مبادا که تدبیر او بر من کارگر آید و انتباه من بعد از آن سود ندارد) (مرزبان نامه. تهران. چا. ا ص 273)، نزدیک شدن کودک به بلوغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مناجده
تصویر مناجده
یاریگری، رزمجویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاهده
تصویر معاهده
((مُ هِ دَ))
عهد و پیمان بستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
((مُ هَ دَ))
دیدن، نگاه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجاهده
تصویر مجاهده
((مُ هَ دِ))
کوشش و سعی بسیار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معاهده
تصویر معاهده
پیمان نامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
دیدن، هم بینی، برنگری، تماشا، نگریستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
Observation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
observation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
পর্যবেক্ষণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
uchunguzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
תצפית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
観察
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
观察
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
관찰
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
pengamatan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
Beobachtung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
अवलोकन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
osservazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
observación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
observatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
спостереження
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
наблюдение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
obserwacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
observação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مشاهده
تصویر مشاهده
การสังเกต
دیکشنری فارسی به تایلندی