مراء. (منتهی الارب). پیکار نمودن. جدال کردن. عداوت نمودن. (از آنندراج). جدال و منازعه و لجاجت. (از اقرب الموارد). با کسی ستیهیدن. (دهار) (ترجمان القرآن) (دستور اللغه) (از مجمل اللغه). با کسی بستیهیدن. (مصادر زوزنی). جدل کردن. افساد. دشمنی افکندن میان کسان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : من علامات اللئیم المماراه و السفه. (شرح مقامات شریشی) ، (اصطلاح فقه) در اصطلاح فقه، مجادله در سخن به قصد اظهار فضل و یا اثبات غلبه. مماراه غیرجائز و نامشروع است. رجوع به ممارات شود
مِراء. (منتهی الارب). پیکار نمودن. جدال کردن. عداوت نمودن. (از آنندراج). جدال و منازعه و لجاجت. (از اقرب الموارد). با کسی ستیهیدن. (دهار) (ترجمان القرآن) (دستور اللغه) (از مجمل اللغه). با کسی بستیهیدن. (مصادر زوزنی). جدل کردن. افساد. دشمنی افکندن میان کسان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : من علامات اللئیم المماراه و السفه. (شرح مقامات شریشی) ، (اصطلاح فقه) در اصطلاح فقه، مجادله در سخن به قصد اظهار فضل و یا اثبات غلبه. مماراه غیرجائز و نامشروع است. رجوع به ممارات شود
با هم رفتن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با کسی رفتن. (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). با کسی رفتن و همراهی کردن. (آنندراج). رجوع به مماشات شود
با هم رفتن. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با کسی رفتن. (مجمل اللغه) (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). با کسی رفتن و همراهی کردن. (آنندراج). رجوع به مماشات شود
حذاء. (زوزنی). مقابله. (زوزنی). مقابل شدن و در برابر کسی قرار گرفتن. (از منتهی الارب). بازاء چیزی قرار گرفتن. (از اقرب الموارد). مقابل کشیدن کسی را و در برابر وی افتادن. (آنندراج). مقابله و روبرو شدن و برابر هم شدن چیزی به چیزی دیگر. (غیاث)
حذاء. (زوزنی). مقابله. (زوزنی). مقابل شدن و در برابر کسی قرار گرفتن. (از منتهی الارب). بازاء چیزی قرار گرفتن. (از اقرب الموارد). مقابل کشیدن کسی را و در برابر وی افتادن. (آنندراج). مقابله و روبرو شدن و برابر هم شدن چیزی به چیزی دیگر. (غیاث)
مجاذبت در فارسی: کشمکش همدیگر را کشیدن نزاع و کشمکش کردن: یکی را اختیار کردند تا قایم مقام برادر بنشست برادر دیگر را که مجاذبت ملک می نمود از دست برداشتند
مجاذبت در فارسی: کشمکش همدیگر را کشیدن نزاع و کشمکش کردن: یکی را اختیار کردند تا قایم مقام برادر بنشست برادر دیگر را که مجاذبت ملک می نمود از دست برداشتند