جدول جو
جدول جو

معنی ملیاردر - جستجوی لغت در جدول جو

ملیاردر
(مِلْ دِ)
میلیاردر. رجوع به میلیاردر شود
لغت نامه دهخدا
ملیاردر
شخص ثروتمندی که لااقل دارای یک هزارمیلیون (بواحد پول رایج کشور خود) سرمایه باشد، بسیار ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از میلیارد
تصویر میلیارد
عددی معادل هزار میلیون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میلیاردر
تصویر میلیاردر
کسی که بیش از یک میلیارد دارایی دارد، کنایه از بسیار ثروتمند
فرهنگ فارسی عمید
(بِلْ)
بیلیارد. نام نوعی بازی اروپایی. رجوع به بیلیارد شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دهی است از دهستان بم پشت شهرستان سراوان، واقع در 70 هزارگزی جنوب خاوری سراوان با 250 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. ساکنان از طایفۀ درازایی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
میلیار (بیلیون)، هزار هزار هزار، هزار میلیون، دوهزار کرور
لغت نامه دهخدا
(دِ)
حالت و کیفیت میلیاردر. بسیار ثروتمند بودن
لغت نامه دهخدا
(مِلْ)
میلیارد. رجوع به میلیارد شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
از علمای انگلیسی علم آثار قدیمه. وی در تپۀ نمرود، محل کالاه یا کالح توریه پایتخت قدیم آسور، به حفریات پرداخت. مقر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاریهای برجستۀ بسیار کشف کرد (1845 میلادی). و نیز آثار قصر نینوا و آثار قصر ’سناخریب’ و ’تیگلات پی لیسر’ پادشاهان آسور را یافت و آنجا کتاب خانه درباری آسوربانی پال که بسیار مهم است یافته شد، این کتابخانه که منبع تمام نشدنی آگاهی به احوال آسور میباشد، اکنون در موزۀ بریتانیاست. (ایران باستان ج 1 ص 52). از روی اکتشافات وی در نینوا آسوری و بابلی بودن خط سوم کتیبه های هخامنشی ثابت گشته است. (ایران باستان ج 1 ص 47)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
کسی که ارزش مایملکش بالغ بر هزار ملیون واحد پول رایج مملکتش باشد. کنایه از شخص بسیار ثروتمند
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی از بخش شهریار است که در شهرستان تهران واقع است و 970 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
فرانسطوی گوی بازی نام نوعی بازی اروپایی که روی میزهای مخصوص بازی کنند و ابزار این بازی عبارتست از میزهای مخصوص پوشانده شده از ماهوت با چهار سوراخ در چهار گوش و دو سوراخ در حد وسط طولی دو طرف و تعدادی گوی در روی میز و چوبهایی در دست بازیکنان. بازیکنان. بازیکنان میباید با دقت و مهارت و با اندازه گیریهای دقیق با چوب گویها را بهم زده آنها را در سوراخ بیندازند هر کس که زودتر تعداد معینی از گویها را در داخل سوراخها کند برنده محسوب میشود. بلیارد انواعی دارد از جمله پیر امید ایتالیا نسکی. در بازی اخیر مقداری چوبهای کوچک کم ارتفاع نیز در روی میز میایستانند و میزش نیز کوچکتر از میز پیرامید است و در اطراف سوراخ ندارد بیلیارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملیارد
تصویر ملیارد
هزارمیلیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلیاردری
تصویر میلیاردری
میلیاردربودن، بسیارثروتمندبودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلیارد
تصویر میلیارد
فرانسوی وسیار هزارمیلیون
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی وس خواست (از وس خواستک بسیار مالدار) شخص ثروتمندی که لااقل دارای یک هزارمیلیون (بواحد پول رایج کشور خود) سرمایه باشد، بسیار ثروتمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از میلیارد
تصویر میلیارد
ملیارد، هزار میلیون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از میلیاردر
تصویر میلیاردر
((دِ))
شخص ثروتمندی که لااقل دارای یک هزار میلیون سرمایه باشد، بسیار ثروتمند
فرهنگ فارسی معین
هزارمیلیون
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بسیارثروتمند، دارنده یک میلیارد
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از مراتع واقع در تاویر علی آباد کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بندپی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
دشت در برابر کوه
فرهنگ گویش مازندرانی