جدول جو
جدول جو

معنی ملوسک - جستجوی لغت در جدول جو

ملوسک(مَ سَ)
زیباخردک. جمیل و ظریف و زیبا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). زیبای کوچک. و رجوع به ملوس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملوک
تصویر ملوک
(دخترانه)
پادشاهان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
(دخترانه)
قشنگ، ظریف و خوشگل
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملوک
تصویر ملوک
ملک
ملوک لخمیین: ملوک حیره یا مناذره که در زمان خسرو پرویز منقرض شدند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
نرم وقشنگ، زیبا، خوشگل
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
حالت و چگونگی ملوس. زیبایی و قشنگی و ظرافت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملوس شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
جمع واژۀ ملک. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد). جمع واژۀ ملک. پادشاهان. (ناظم الاطباء) :
اینجا بدین ناحیت زبان پارسی است و ملوکان این جانب ملوک عجم اند. (ترجمه تفسیر طبری).
چون که یکی تاج و بساک ملوک
باز یکی کوفتۀ آسیاست.
کسائی.
تیغ تو تیزتر که تیغ ملوک
تو تواناتر از همه ملکان.
فرخی.
هرکه بر درگه ملوک بود
از چنین کار با خدوک بود.
عنصری.
خورند از آنچه بماند ز من ملوک زمین
تو از پلیدی و مردار پر کنی ژاغر.
عنصری.
نوروز از این وطن سفری کرد چون ملک
آری سفر کنند ملوک بزرگوار.
منوچهری.
همیشه در فزع از وی سپاههای ملوک
چنان کجا به نواحی عقاب در خرچال.
زینبی.
مأمون آن کز ملوک دولت اسلام
هرگز چون او ندید تازی ودهقان.
ابوحنیفۀ اسکافی.
کار بدان جایگاه رسید که منوچهر از امیر مسعود عهدی و سوگندی خواست، چنانکه رسم است که میان ملوک باشد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 130). معاذاﷲ که خریدۀ نعمتهایشان باشد کسی و در پادشاهی ملوک این خاندان سخنی گوید. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 386). خصمان پیدا آمدند با لشکری سخت قوی با ساز و آلت تمام و تعبیه کرده بودند بر رسم ملوک. (تاریخ بیهقی ایضاً ص 586). خداوند عالم شاهنشاه اعظم را از دو اصل بزرگوار... پدید آورد و او را به کرامتها و بزرگیها که ملوک جهان از آن خالی بودند آراسته گردانید. (سیاست نامه از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 15). پس آنچه بدان حاجت باشد ملوک را از دیدار خوب و خوی نیکوو عدل... او را به ارزانی داشت. (سیاست نامه ایضاً ص 15). این روزگار تاریخ روزگارهای گذشته گردد و طراز کردارهای ملوک پیشین شود. (سیاست نامه ایضاً ص 15).
شاهی که ملوک را ز عدلش بیم است
هفت اندامش صلاح هفت اقلیم است.
ابوالفرج رونی (دیوان چ چایکین ص 137).
پی آن بر ملک مبارک باد
پیشوای ملوک امام امم.
ابوالفرج رونی.
کیست امروز در جهان به از او
از ملوک جهان حدیث و قدیم.
ابوالفرج رونی.
بادا ز فخر و فر تو انس دل ملوک
بادا ز عیش و عمر تو جان جهانیان.
عثمان مختاری (دیوان چ همایی ص 462).
عبادت کنندت ملوک و ز بیمت
به اخلاص دارند خود را نمازی.
عثمان مختاری (دیوان ایضاً ص 508).
سپهر پایۀ تخت و زمانه حاجب بار
ستاره گوهر تاج و ملوک مدحت خوان.
عثمان مختاری (دیوان ایضاً ص 364).
مبشران فلک بانگ بر زمانه زدند
که بر ملوک بخوان کل من علیها فان.
عثمان مختاری (دیوان ایضاً ص 365).
هستی تو یادگار ملوک اندر این جهان
ملک همه ملوک ترا یادگار باد.
مسعودسعد.
زرشاه همه گوهرهای گدازنده است و زینت ملوک. (نوروزنامه). هارون گفت... اﷲ مگس را از بهر چه آفرید؟ شافعی گفت... خواری و بیچارگی ملوک زمین را. (کشف الاسرار ج 1 ص 118).
به خامۀ تو شود حجت فتوح روان
به نامۀ تو شود حاجت ملوک روا.
امیرمعزی.
عجب نباشد با همت چنین دستور
اگر ملوک، ملک را شوند خدمتگر.
امیرمعزی (دیوان چ اقبال ص 394).
چگونه بحری کز وی گهر برند ملوک
چگونه بحری کز وی خجل شوند بحار.
امیرمعزی (دیوان ایضاً ص 400).
من مردی ام از اهل دمشق... و از فرزندان ملوکم. (تاریخ بخارا). در خزاین ملوک هند کتابی است که از زبان مرغان و بهایم و وحوش و حشرات جمع کرده اند. (کلیله و دمنه). هرکه درگاه ملوک را لازم گیرد... هرآینه مراد خویش... او را استقبال واجب بیند. (کلیله و دمنه). اما غرض آن بود که حکمت همیشه عزیز بوده است، خاصه به نزدیک ملوک و اعیان. (کلیله و دمنه).
درگاه او ز جاه شده قبلۀ ملوک
میدان او ز فخر شده مقصد کبار.
عمعق.
شنیده ام که به ده سال جور و ظلم ملوک
به از دو روزۀ سرسام و فتنه و غوغاست.
عمعق (دیوان چ نفیسی ص 136).
امروز از ملوک عصر و امرای وقت در این باب او را یارنیست. (چهارمقاله). پس عامل نیشابور گفت متوکل نه از آن خلفا و ملوک بود که فرمان وی بر وی رد توان کرد. (تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 281). آدمی از... احوال و عمارات عالم و ملوک و ممالک چندان فایده یابد که از طریق مشاهدت در عمرهای دراز او را حاصل نیاید. (تاریخ بیهق ایضاً ص 17).
دو نعمت است مرا کان ملوک را نبود
به روز راحت شکر و به شام رنج شکیب.
انوری.
به ذروۀ ملکوت آی از نشیمن خاک
که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک.
جمال الدین عبدالرزاق.
نجوم قبله شناسند طاق ایوانت
ملوک سجده گذارند پیش پیغامت.
جمال الدین عبدالرزاق.
تو کیستی که نهی پای بر بساط ملوک
تو از کجا و حدیث خدایگان ز کجا.
جمال الدین عبدالرزاق (دیوان چ وحید دستگردی ص 32).
شاهنشه ملوک قزل ارسلان که هست
از رای و روی او به سپهر انور آفتاب.
خاقانی.
ای جمع کرده مبدع کن در نهاد تو
هم سیرت ملایک و هم صورت ملوک.
ظهیر فاریابی.
اگر به کل ملوک جهان درآری سر
نبایدت مدد از هیچ انسی و جانی.
ظهیر فاریابی.
تویی که دامن همت به عرض گاه سخن
به روی جمله ملوک جهان برافشانی.
ظهیر فاریابی.
اعدل ملوک و افضل سلاطین... (سندبادنامه ص 8). گویند از ملوک عجم یکی بمرد و او را پسری بود خرد و شیر می خورد... (ترجمه رسالۀ قشیریه چ فروزانفر ص 618). ملوک آل سامان می کوشیدند که او را به مقر عز خویش رسانند. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 258). شمس المعالی قابوس در ایام خویش از ملوک اطراف و اکابر اقطار... مستثنی بود. (ترجمه تاریخ یمینی ایضاًصص 273- 274).
خنیاگر زن صریر دوک است
تیر آلت جعبۀ ملوک است.
نظامی.
به مجالست او ازمجالس ملوک و سلاطین شام و یمن اقتصار کرده بودم. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 280). ملک گفت: مرا از گردنکشان ملوک و خسروان تاجدار دوستان بسیارند. (مرزبان نامه ایضاً ص 47). اگر از صحایف لطایفی که از قلم غیب نگار غرایب بارش که در خزاین ملوک جهان محفوظ و مکنون است باز گفته شود همانا... (مرزبان نامه ایضاً ص 9).
به نوبتند ملوک اندر این سپنج سرای
کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرای.
سعدی.
ملوک از نکونامی اندوختند
ز پیشینیان سیرت آموختند.
سعدی (بوستان).
اسکندر رومی را پرسیدند دیار مشرق و مغرب را به چه گرفتی که ملوک پیشین را خزاین و عمر و ملک بیش از این بود. (گلستان). و رجوع به ملک شود.
- ملوک اطراف، ملوک نواحی. پادشاهان همسایه. سلاطین همجوار: به روزگار پرویز چون که پیامبر ما را... امر آمد از سوی آسمان که سوی ملوک اطراف را کس فرست و دین بر ایشان عرضه کن. (ترجمه تاریخ طبری). و رجوع به ترکیب ملوک نواحی شود.
- ، مرازبه. مرزبانان. (از مفاتیح العلوم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : اندر حدهای خراسان پادشاهانند و ایشان را ملوک اطراف خوانند. (حدود العالم چ دانشگاه ص 89). رجوع به مرازبه و مرزبان شود.
- ملوک الطوایف. رجوع به ترکیب بعد شود.
- ملوک الطوایفی. رجوع به ترکیب ملوک طوایف شود.
- ملوک طوایف، امیران و فرمانروایانی که هر یک با استقلالی نسبی بر گوشه ای از مملکت حکومت کنند وپادشاهی بر این ملوک حکومت فائقه داشته باشد، نظیر:حکومت اشکانیان در ایران و حکومت فئودالها در دوران فئودالیته در اروپا: چون یعقوب اندرگذشت عصیان به دل کردند عمرو را و خواستند که ملوک طوایف گردند. (تاریخ سیستان).
زآن ملوک طوایف عظما
که چه گونه شدند جمله هبا.
سنائی (حدیقه چ مدرس رضوی ص 432).
کتاب یمینی از تصنیف عتبی... با قلت اجزا و خفت حجم مشتمل است بر شرح... برخی از احوال آل سامان و نبذی از ایام آل بویه و از اخبار و آثار ملوک طوایف و امراء اطراف. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 4). رجوع به ملوک الطوایف شود.
- ملوک طوایفی، ملوک الطوایفی، منسوب به ملوک طوایف، حکومت خان خانی. حکومت فرمانروایان و امیران مختلف در هر ناحیه از مملکتی با استقلال نسبی. رجوع به این دو ترکیب شود.
- ملوک نواحی، ملوک اطراف. پادشاهانی که در همسایگی کشور حکومت دارند. پادشاهان کشورهای مجاور: یکی از متعلقان واقف بود و ملک را اعلام کرد که فلان را حبس فرموده ای با ملوک نواحی مراسله دارد. (گلستان). رجوع به ترکیب ملوک اطراف شود.
، نامی است از نامهای زنان
لغت نامه دهخدا
(عَ)
تابانی و نرمی. ضد خشونت. ملاسه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملاسه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
زیبا و خوشگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوک
تصویر ملوک
پادشاهان، جمع ملک، جمع ملک، شهریاران، جمع ملک: پادشاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موسک
تصویر موسک
گیاهی است از تیره نعناعیان که در نواحی معتدل میروید، کبیکج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملوک
تصویر ملوک
((مُ))
جمع ملک، پادشاهان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
((مَ))
زیبا، خوشگل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
ميلوس
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
Tangible
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
tangible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
触れることができる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
可触摸的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
محسوس
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
halisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
สัมผัสได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
만질 수 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
স্পর্শযোগ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
מוחשי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
tangibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
nyata
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
ठोस
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
tangible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
tastbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
осязаемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
namacalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
greifbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
tangível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملوس
تصویر ملوس
відчутний
دیکشنری فارسی به اوکراینی