- ملوس(دخترانه)
قشنگ، ظریف و خوشگل
معنی ملوس - جستجوی لغت در جدول جو
- ملوس
نرم وقشنگ، زیبا، خوشگل
- ملوس(مَ)
قشنگ و ظریف و خوشگل. (ناظم الاطباء). مطبوع. دلپذیر. تو دل برو. (از فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده). در تداول عامه، زیبا. جمیل. قشنگ. ظریف
- ملوس(مَ)
شتر نیکوروش پیشی گیرنده به هر راه که باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)
- ملوس(مُ)
جمع واژۀ ملس. (ذیل اقرب الموارد). رجوع به ملس شود
- ملوس
زیبا و خوشگل
- ملوس((مَ))
زیبا، خوشگل
- ملوس
خوشگل، دلپذیر، دوست داشتنی، ظریف، قشنگ، جذاب، ملیح، ملوسک
- ملوس
ميلوس
- ملوس
Tangible
- ملوس
tangible
- ملوس
відчутний
- ملوس
محسوس
- ملوس
tangível
- ملوس
greifbar
- ملوس
namacalny
- ملوس
স্পর্শযোগ্য
- ملوس
สัมผัสได้
- ملوس
tastbaar
- ملوس
halisi
- ملوس
触れることができる
- ملوس
可触摸的
- ملوس
מוחשי
- ملوس
осязаемый
- ملوس
somut
- ملوس
nyata
- ملوس
ठोस
- ملوس
tangibile
- ملوس
tangible
- ملوس
만질 수 있는
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(مَ سَ)
لغت نامه دهخدا
زیباخردک. جمیل و ظریف و زیبا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). زیبای کوچک. و رجوع به ملوس شود
(عَ)
لغت نامه دهخدا
تابانی و نرمی. ضد خشونت. ملاسه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملاسه شود
(مَ)
لغت نامه دهخدا
حالت و چگونگی ملوس. زیبایی و قشنگی و ظرافت. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملوس شود
