جدول جو
جدول جو

معنی ملحقات - جستجوی لغت در جدول جو

ملحقات
پیوست ها
تصویری از ملحقات
تصویر ملحقات
فرهنگ واژه فارسی سره
ملحقات
ضمیمه ها، آنچه پس از اتمام شدن بر کتاب بیافزایند
تصویری از ملحقات
تصویر ملحقات
فرهنگ لغت هوشیار
ملحقات
((مُ حَ))
جمع ملحقه، اضافه شده ها، ضمیمه ها
تصویری از ملحقات
تصویر ملحقات
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ملاقات
تصویر ملاقات
با کسی رو به رو شدن و یکدیگر را دیدن
فرهنگ فارسی عمید
روبرو شدن با کسی دیدار کردن کسی را، روبارویی دیدار، دیدن و دیدار و مقابله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملاقات
تصویر ملاقات
((مُ))
دیدن، دیدار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از الحاقات
تصویر الحاقات
جمع الحاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تملقات
تصویر تملقات
جمع تملق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلاحقات
تصویر تلاحقات
جمع تلاحق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلحفات
تصویر سلحفات
سنگ پشت لاکپشت، جمع سلاحف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معلقات
تصویر معلقات
جمع واژۀ معلقه، بلاتکلیف، در علوم ادبی هر یک از هفت قصیده ای که در زمان جاهلیت از دیوار کعبه آویخته بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخلوقات
تصویر مخلوقات
مجموعۀ موجودات آفریده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلحیات
تصویر طلحیات
راسته کنه ها
فرهنگ لغت هوشیار
بدل دوست داشتن کسی را دوست داشتن، دوستی، بستگی ارتباط، جمع علایق (علائق) علاقجات (غلط) یا علاقه قرابت. ارتباط خویشاوندی. یا علاقه محبت. دوستی قلبی. یا قطع علاقه. ترک دوستی دل کندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحققات
تصویر متحققات
جمع متحققه، هست شوندگان راست درآمدگان جمع متحققه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحدات
تصویر متحدات
جمع متحده، همیوختان هم پیوندان جمع متحده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفقات
تصویر متفقات
جمع متفقه، همیوختان همدستان ساز واران جمع متفقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محققات
تصویر محققات
جمع محققه (محقق)، جمع محققه (محقق)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محقره، ریزگان جمع محقره: طغرل بک... پیغام... بخلیفه فرستاد که... بهر وقت بمحقرات و جزویات دیوان عزیز را تصدیق و ابرام نباید نمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلوقات
تصویر مخلوقات
آفریدگان و خلایق و جانوارن و موجودات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذوقات
تصویر مذوقات
جمع مذوقه (مذوق) چشیده ها
فرهنگ لغت هوشیار
کشت کردن زمین بشراکت، معامله ایست که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع میشود و ثمره اعم است از میوه و برگ وگل و غیر آن (قانون مدنی ماده 543) عقد مزارعه در مورد درختان. توضیح در هر مورد که مساقات باطل باشد یا مسخ شود تما ثمره مال مالک است و عامل مستحق اجره المثل خواهد بود. (قانون مدنی ماده 544)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشتقه، بر گرفتگان جمع مشتقه (مشتق) توضیح در فارسی از یک ریشه چهارده صیغه مشابه و غیر مشابه مشتق میگردد بطریق ذیل: اسم مصدر، مصدر، امرحاضر، ماضی، مضارع، دعا 7 و، اسم فاعل و صفت فاعلی، اسم مفعول -10 مصدر مخفف، حاصل مصدر، صیغه مبالغه، صفت مشبهه، چندقسم اسم و حاصل مصدر و صفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصدقات
تصویر مصدقات
جمع مصدقه (مصدق) جمع مصدقه (مصدق)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مطلقه، یله ها جمع مطلقه (مطلق) : مطلق ها، سازهایی که انگشتان دست چپ نوازنده برای ایجاد اصوات مختلف بر و سیمهای آن گذارده شود مقابل مقیدات، جمع مطلقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملاحظات
تصویر ملاحظات
جمع ملاحضه، یاد داشت ها نگرشها دید ها هاژش ها جمع ملاحظه: (الان درست پنجاه و پنج روز و پنج ساعت و پنج دقیقه بود که من ببعضی ملاحظات چرند و پرند ننوشته بودم) (دهخدا. چرند و پرند. 129) یا ستون ملاحظات. در جدولهایی که در اوراق اداری و غیره هست معمولا آخرین ستون را به ملاحظات تخصیص دهند و مراد آنست که توضیحات لازم را در آن ستون یادداشت میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
ملاقات در فارسی: همپرسکی همپرسگی (پژوهشی در اساطیر ایران بهار) دیدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملینات
تصویر ملینات
جمع ملینه، نرماکان، جمع ملینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملهیات
تصویر ملهیات
غافل کننده ها، مشغول کنند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملونات
تصویر ملونات
جمع ملونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملخصات
تصویر ملخصات
جمع ملخصه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحونات
تصویر ملحونات
جمع ملحونه، آهنگین ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملحوظات
تصویر ملحوظات
تاملات و تفکرات و اندیشه ها و ملاحظه ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ملعمه، دو زبان ها سروده ای که در هر خانش بندی پارسی و بندی تازی باشد برای نمونه این سروده از حافظ با آغازه ی: اتت روائح رند الحمی و زاد غرامی فدای خاک در دوست باد جان گرامی، جمع ملمعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملطفات
تصویر ملطفات
جمع ملطفه، مهر نامه ها نامک ها جمع ملطفه
فرهنگ لغت هوشیار