قاضی فرانسوی (1721-1794م.) دبیر اول دولت در دربار پادشاه فرانسه که به اصلاحاتی دست زد ولی از کار برکنار گردید. اواز پادشاه (لوئی شانزدهم) در مقابل کنوانسیون دفاع کرد و بهمین جهت محکوم به اعدام گردید. (از لاروس)
قاضی فرانسوی (1721-1794م.) دبیر اول دولت در دربار پادشاه فرانسه که به اصلاحاتی دست زد ولی از کار برکنار گردید. اواز پادشاه (لوئی شانزدهم) در مقابل کنوانسیون دفاع کرد و بهمین جهت محکوم به اعدام گردید. (از لاروس)
فدراسیونی که در سال 1963 دولت واحدی تشکیل داده و از دولتهای مشترک المنافع به شمار آمد. این فدراسیون از بهم پیوستن فدراسیون مالزی و سرزمینهای ’سباه’ (برنئوی شمالی قدیم) و ساراواک (سنگاپور، در آغاز عضو فدراسیون بود و در سال 1965 کناره گیری کرد.) تشکیل گردید. 333676 کیلومترمربع وسعت و 10071000 تن سکنه دارد و پایتخت آن کوآلالامپور است. این کشور در منطقه استوائی واقع است و بزرگترین تولید کننده کائوچو و قلع در جهان است و غالب کانهای این کشور، مخصوصاً آهن، استخراج نشده مانده است. غذای عمده مردم این سرزمین برنج است. اکثریت مردم در مالزی متمرکزند که در آنجا اقلیتی از بومیان و چینیان هم سکونت دارند. (از لاروس). و رجوع به مادۀ قبل شود
فدراسیونی که در سال 1963 دولت واحدی تشکیل داده و از دولتهای مشترک المنافع به شمار آمد. این فدراسیون از بهم پیوستن فدراسیون مالزی و سرزمینهای ’سباه’ (برنئوی شمالی قدیم) و ساراواک (سنگاپور، در آغاز عضو فدراسیون بود و در سال 1965 کناره گیری کرد.) تشکیل گردید. 333676 کیلومترمربع وسعت و 10071000 تن سکنه دارد و پایتخت آن کوآلالامپور است. این کشور در منطقه استوائی واقع است و بزرگترین تولید کننده کائوچو و قلع در جهان است و غالب کانهای این کشور، مخصوصاً آهن، استخراج نشده مانده است. غذای عمده مردم این سرزمین برنج است. اکثریت مردم در مالزی متمرکزند که در آنجا اقلیتی از بومیان و چینیان هم سکونت دارند. (از لاروس). و رجوع به مادۀ قبل شود
دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران دارای 395 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، صیفی و چغندرقند. شغل اهالی زراعت و گاوداری. راهش مالرو است. از طریق اسفندیاری میتوان ماشین به آنجا برد. از آثار قدیم آنجا تپه ای است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان غار بخش ری شهرستان تهران دارای 395 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، صیفی و چغندرقند. شغل اهالی زراعت و گاوداری. راهش مالرو است. از طریق اسفندیاری میتوان ماشین به آنجا برد. از آثار قدیم آنجا تپه ای است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
جمع معزف و معزفه، ساز ها ساز های زهی ساز های بادی جمع معزف و معزفه آلات موسیقی. توضیح نویسندگان ایرانی و عرب سازهایی را که دارای سیمهای باز (اوتار مطلقه) بوده تحت عنوان معازیف (که مفرد آن معزفه است) ذکر میکرده اند و لی در طی زمان این کلمه معنی و سیعتری بخود گرفت و بکلیه سازهای زهی و حتی در بعضی موارد بسازهای بادی هم اطلاق میشده است
جمع معزف و معزفه، ساز ها ساز های زهی ساز های بادی جمع معزف و معزفه آلات موسیقی. توضیح نویسندگان ایرانی و عرب سازهایی را که دارای سیمهای باز (اوتار مطلقه) بوده تحت عنوان معازیف (که مفرد آن معزفه است) ذکر میکرده اند و لی در طی زمان این کلمه معنی و سیعتری بخود گرفت و بکلیه سازهای زهی و حتی در بعضی موارد بسازهای بادی هم اطلاق میشده است
ملازمت در فارسی: کارپاسی همراهی پیشیاری همبستگی پیوستن بکسی یا چیزی، همیشه در خدمت کسی بودن، هم بستگی میان دو امری که بیکدیگر بستگی داشته باشند اقتضای چیزی است چیز دیگر را اول را ملزوم و دوم را لازم خوانند (غزالی نامه. 23) یا ملازمه عقلی (عقلیه) عبارت از عدم امکان تصور ملزوم است بدون تصور لازم برای عقل. یا ملازمه عادی. (عادیه) عبارت از تلازمی است که عقل را رسد که ملزوم را تصور کند بدون تصور لازم او، قاعده ملازمه . مبنی بر این است که عقل حکم به نیکی عملی کند آن عمل بمنزله تکلیف قانونی افراد محسوب خواهد شد هر چند که قانون تصریحی بدان نداشته باشد و اگر بعکس عقل ببدی و زشتی عملی حکم کند آن عمل بمنزله جرم محسوب خواهد شد هر چند که قانون آنرا در ردیف جرایم نام نبرده باشد
ملازمت در فارسی: کارپاسی همراهی پیشیاری همبستگی پیوستن بکسی یا چیزی، همیشه در خدمت کسی بودن، هم بستگی میان دو امری که بیکدیگر بستگی داشته باشند اقتضای چیزی است چیز دیگر را اول را ملزوم و دوم را لازم خوانند (غزالی نامه. 23) یا ملازمه عقلی (عقلیه) عبارت از عدم امکان تصور ملزوم است بدون تصور لازم برای عقل. یا ملازمه عادی. (عادیه) عبارت از تلازمی است که عقل را رسد که ملزوم را تصور کند بدون تصور لازم او، قاعده ملازمه . مبنی بر این است که عقل حکم به نیکی عملی کند آن عمل بمنزله تکلیف قانونی افراد محسوب خواهد شد هر چند که قانون تصریحی بدان نداشته باشد و اگر بعکس عقل ببدی و زشتی عملی حکم کند آن عمل بمنزله جرم محسوب خواهد شد هر چند که قانون آنرا در ردیف جرایم نام نبرده باشد
پیوستن بکسی یا چیزی، همیشه در خدمت کسی بودن، هم بستگی میان دو امری که بیکدیگر بستگی داشته باشند اقتضای چیزی است چیز دیگر را اول را ملزوم و دوم را لازم خوانند (غزالی نامه. 23) یا ملازمه عقلی (عقلیه) عبارت از عدم امکان تصور ملزوم است بدون تصور لازم برای عقل. یا ملازمه عادی. (عادیه) عبارت از تلازمی است که عقل را رسد که ملزوم را تصور کند بدون تصور لازم او، قاعده ملازمه . مبنی بر این است که عقل حکم به نیکی عملی کند آن عمل بمنزله تکلیف قانونی افراد محسوب خواهد شد هر چند که قانون تصریحی بدان نداشته باشد و اگر بعکس عقل ببدی و زشتی عملی حکم کند آن عمل بمنزله جرم محسوب خواهد شد هر چند که قانون آنرا در ردیف جرایم نام نبرده باشد، جدا نشدن، مواظبت و پیوسته بودن درکار و ثبات قدم و پابرجایی
پیوستن بکسی یا چیزی، همیشه در خدمت کسی بودن، هم بستگی میان دو امری که بیکدیگر بستگی داشته باشند اقتضای چیزی است چیز دیگر را اول را ملزوم و دوم را لازم خوانند (غزالی نامه. 23) یا ملازمه عقلی (عقلیه) عبارت از عدم امکان تصور ملزوم است بدون تصور لازم برای عقل. یا ملازمه عادی. (عادیه) عبارت از تلازمی است که عقل را رسد که ملزوم را تصور کند بدون تصور لازم او، قاعده ملازمه . مبنی بر این است که عقل حکم به نیکی عملی کند آن عمل بمنزله تکلیف قانونی افراد محسوب خواهد شد هر چند که قانون تصریحی بدان نداشته باشد و اگر بعکس عقل ببدی و زشتی عملی حکم کند آن عمل بمنزله جرم محسوب خواهد شد هر چند که قانون آنرا در ردیف جرایم نام نبرده باشد، جدا نشدن، مواظبت و پیوسته بودن درکار و ثبات قدم و پابرجایی