جدول جو
جدول جو

معنی مقوله - جستجوی لغت در جدول جو

مقوله
گفتار، سخن گفته شده، گفته شده
تصویری از مقوله
تصویر مقوله
فرهنگ فارسی عمید
مقوله
(مُ قَوْ وَ لَ)
کلمه مقوله، سخن باربار گفته شده. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
مقوله
(مَ لَ / لِ)
سخن گفته شده. (ناظم الاطباء). گفته. گفتار. ج، مقولات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، درباب، از هر مقوله ای، از هر دری. از هر بابی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- از مقولۀ چیزی، در باب آن. درباره آن: دیگر از مقولۀ مذهب حرفی مذکور مجلس او نشد. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 117).
، (اصطلاح فلسفی) هر یک از معظم ماهیاتی را که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود مقوله گویند وبه مذهب ارسطو ماهیات مذکوره محصور در ده مقوله باشند. (از اساس الاقتباس، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مقوله، نزد حکما بر جوهر و اعراض نهگانه که من حیث المجموع آنها را مقولات عشره نامند اطلاق شود. تاء در کلمه مقوله یا تاء مبالغه است یا تائی است که بواسطۀنقل از وصفیت به اسمیت در آخر لفظ مقول افزوده اند. (ازکشاف اصطلاحات الفنون). و رجوع به مقولات و مقول شود
لغت نامه دهخدا
مقوله
گفته، گفتار، سخن، گفته شده
تصویری از مقوله
تصویر مقوله
فرهنگ لغت هوشیار
مقوله
((مَ لِ))
گفتار، جمع مقولات
تصویری از مقوله
تصویر مقوله
فرهنگ فارسی معین
مقوله
زمینه، گویه
تصویری از مقوله
تصویر مقوله
فرهنگ واژه فارسی سره
مقوله
باب، زمره، فصل، گفتار، مبحث، باره، راجع
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقبله
تصویر مقبله
(دخترانه)
مؤنث مقبل، خوشبخت، خوش اقبال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مقاوله
تصویر مقاوله
عهد، پیمان، گفتگو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
هر نوع مطلبی که تحت عنوان معینی نوشته شده باشد، یک قطعه یا فصل از کتاب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقتوله
تصویر مقتوله
زن مقتول، کشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معقوله
تصویر معقوله
معقوله در فارسی مونث معقول: خردیک مونث معقول، جمع معقولات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقتوله
تصویر مقتوله
مونث مقتول کشته: مادینه مونث مقتول، جمع مقتولات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
سخن، کلام، گفتار، مبحث
فرهنگ لغت هوشیار
مقاوله و مقاولت در فارسی گفت و شنود، پیوند نامه گفت و شنید کردن با کسی، قول و قرار گذاشتن، گفت و شنید، قرار داد قول نامه: (ختم مقاوله چاه آرتزین (بزمان ناصر الدین شاه)،) (الماثر و الاثار. 114)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقولت
تصویر مقولت
مقوله: (و بجمله اندر هیچ مقولت نیست زیرا که همه مقولها را وجود عرضی است) (دانشنامه. الهی. 79)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقویه
تصویر مقویه
مقویه در فارسی مونث مقوی: نیروبخش توانده مونث مقوی، جمع مقویات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقبوله
تصویر مقبوله
مقبوله در فارسی مونث مقبول بنگرید به مقبول مونث مقبول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطوله
تصویر مطوله
مطوله در فارسی مونث مطول: دراز نا دراز مونث مطول، جمع مطولات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مزوله
تصویر مزوله
شاخص، ساعت آفتابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منقوله
تصویر منقوله
مونث منقول، جمع منقولات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقفله
تصویر مقفله
مونث مقفل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقاوله
تصویر مقاوله
((مُ وَ لَ یا وِ لِ))
گفت و شنید کردن با کسی، قول و قرار گذاشتن، گفت و شنید، قرارداد، قول نامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
((مَ لِ))
گفتار، مبحث، کلام، جمع مقالات، فصلی از یک کتاب یا رساله، نوشته ای که درباره موضوعی نویسند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
گفتار، نوشتار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محوله
تصویر محوله
سپرده شده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
Essay
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
essai
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
ensaio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
Aufsatz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
esej
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
эссе
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
есе
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
essay
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقاله
تصویر مقاله
ensayo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی