جدول جو
جدول جو

معنی مقعار - جستجوی لغت در جدول جو

مقعار(مِ)
مرد درپیچان لب در سخن. (منتهی الارب). مردی که کلام را از بن حلق خود خارج می کند. قیعر. (از اقرب الموارد). رجل مقعار، مردی که از بن حلق حرف می زند. (ناظم الاطباء) ، قعب مقعار، قعب فراخ دورتک. (منتهی الارب). کاسۀ فراخ گود. (از اقرب الموارد). قدح مقعار، قدح فراخ و دورتک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مقعار
آوند گود
تصویری از مقعار
تصویر مقعار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مقدار
تصویر مقدار
اندازه، پاره ای از چیزی، آنچه به وسیلۀ آن قدر و اندازۀ چیزی به دست آید از شماره، پیمانه و جز آن
فرهنگ فارسی عمید
(مِ)
رجل مجعار، مرد بسیارخشک طبیعت. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آن که یبوست مزاج دارد. و منه حدیث عمر: ’انی مجعارالبطن’، ای یابس الطبیعه. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
گوسپند که بر دوشنده پشکل افکند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیطالمحیط) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ عارر)
آن که بیدار ماند وپهلو به پهلو گردد بربستر در شب با بانگ و آواز. (آنندراج). کسی که در بستر بیدار می ماند و پهلو به پهلو می گردد و بانگ و آواز می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تعار شود
لغت نامه دهخدا
(مِ)
فروزینۀ آتش و آتش کاو. (منتهی الارب). وسیلۀ روشن کردن و شعله ور ساختن و سوزانیدن آتش. (از اقرب الموارد). تنورشور. تنورآشور. مسعر. ج، مساعیر. (آنندراج) ، برانگیزندۀ حرب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ قَ)
بتک رسانیدن چاه را و دور تک ساختن آنرا. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). ژرف (جرف) بکردن. (تاج المصادر بیهقی) ، رفتن اشک از چشم و بلند برآمدن سیاهۀ چشم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (آنندراج)، خشک یافتن چارپایان چراگاهها را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
انگم: ژد آلو، زین زمخت زینی که پشت ستور را زخم کند صمغ درخت آلو انگم زبخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
اندازه، اندازه چیزی، قدر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
((مِ))
اندازه، پاره ای از چیزی، جمع مقادیر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
اندازه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
كمّيّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
Magnitude
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
magnitude
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
magnitude
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
大小
دیکشنری فارسی به چینی
کمّیّت، مقدار
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
مقدار
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
ขนาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
גּוֹדוּלָּה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
大きさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
크기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
ukubwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
wielkość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
büyüklük
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
besar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
আকার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
magnitudine
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
magnitud
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
Magnitude
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
magnitude
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
величина
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
величина
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مقدار
تصویر مقدار
परिमाण
دیکشنری فارسی به هندی