جدول جو
جدول جو

معنی مقحقح - جستجوی لغت در جدول جو

مقحقح(مُ قَ قِ)
قرب مقحقح، قرب سخت. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قُ قُ)
استخوان گرداگرد دبر. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(قَ مَ)
نام موضعی است. (منتهی الارب). سرزمینی است که در آن مسعود بن قریم فارس بکر بن وائل به قتل رسید. شاعری در این باره گوید:
و نحن ترکنا ابن القریم بقحقح
صریعاً و مولاه الجه للفهم.
(معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قحقح
تصویر قحقح
استخون شرمگاه
فرهنگ لغت هوشیار