داروهای قابضی که زنان کس خود را بدان تنگ کنند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، لته ها و این کلمه مفرد ندارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لته های حیض، مفرد ندارد. (از ذیل اقرب الموارد)
داروهای قابضی که زنان کس خود را بدان تنگ کنند. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، لته ها و این کلمه مفرد ندارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). لته های حیض، مفرد ندارد. (از ذیل اقرب الموارد)
سیراب شدن، پر شدن دهان بعیراز گیاه تر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، پیه ناک گردیدن سر کتف شتر. (منتهی الارب). و فعل بدین معنی مجهول استعمال شود. (از اقرب الموارد)
سیراب شدن، پر شدن دهان بعیراز گیاه تر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، پیه ناک گردیدن سر کتف شتر. (منتهی الارب). و فعل بدین معنی مجهول استعمال شود. (از اقرب الموارد)