- مغیرات
- جمع مغیره، وستان، ورتیدگان
معنی مغیرات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تغیر
جمع مغاره، دها ران شکفت ها جمع مغاره
جمع مغیبه، پوشگان گمشدگان، جمع مغیبه، شو گمان جمع مغیبه (مغیب) زنانی که شوهرانشان غایب باشند، جمع مغیبه... (ازمغیبات خبر میدهد)
جمع واژۀ مغاره، غار، شکاف معمولاً وسیع و عمیق در زیر زمین یا داخل کوه که در اثر انحلال مواد داخلی آن یا حرکات پوستۀ زمین به وجود می آید، مغار
دگرگونی، دگرگونی ها
آیین نامه، آیین نامه ها
ناسازی، نایکسانی، ناسازگاری
گردانش، گردانندگی
جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
جمع تحیر
جمع تطیر
جمع تصغیر
جمع تغییر
جمع تغریر
جمع تغایر
سرنوشت ها، نصیب ها، قسمت ها
چیزهایی که روزه را باطل کند
جنگ کردن، جدال کردن، پیکار کردن
با هم رفتن، هم قدم شدن، با یکدیگر برابری کردن، با یکدیگر سخن گفتن
درختچه ای خاردار که از آن صمغ عربی به دست می آید
جمع واژۀ مخیله، قوۀ تخیل، تصور، مرکز تخیل در مغز
جمع مائعه، آبگونگان جمع مایعه (مایع)
برابری و نبرد کردن با کسی در کاری
جمع مبیضه، سپید پوشان، نا نوشته ها سپید مانده ها، سپید گران جمع مبیضه
جمع مبصره، جمع مبصره، جمع مبصره
جمع مبشره، مژده دادگان مژده یافتگان، جمع مبشره، مژده دهندگان، بادهای باران انگیز جمع مبشره، جمع مبشره: مژده دهنده ها، معجزات رسول ص پیش از نبوت مقابل معجزات بینات: مبشرات آنست (معجزاتی است) که پیش از ظهور خورشید رسالت او (پیامبر ص) ظاهر شده است
مبسرات به گونه رمن بادهای باران انگیز
جمع متحیره، سر گشتگان جمع متحیره
جمع مثمره، جمع مثمره
با هم رفتن، با هم برابری کردن، با یکدیگر سخن گفتن
نرمی، لطف، مماشات، مدارا
جمع مخیله، گمانیده ها پنداشته ها، جمع مخیله، گماننده ها پندارندگان پندارنده ها جمع مخیله (مخیل) جمع مخیله (مخیل)، قضایا و مقدماتی هستند که نفس را بجنبانند تا بر چیزی حرص آرد یا از چیزی نفرت گیرد و باشد که نفس داند که دروغند. در دستور آمده: مخیلات عبارت از قضایایی هستند که در نفس اثر شگفت آوری گذاشته و موجب قبض و بسط شوند و قیاسی را که مرکب از مخیلات است شعر نامند
تزده ها نورده ها پیمان نامه ها