جدول جو
جدول جو

معنی مغنیطیس - جستجوی لغت در جدول جو

مغنیطیس(مَ)
سنگ آهن ربای. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). و رجوع به مغناطیس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مغناطیس
تصویر مغناطیس
آهن ربا، نوعی سنگ آهن که در معدن های مخصوص به شکل سنگ سیاه پیدا می شود و آهن را به خود جذب می کند،
مغناطیس زمین: در علم فیزیک کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو سر آن تقریباً در قطب شمال و سر دیگر در قطب جنوب است و یک عقربۀ مغناطیسی موازی امتداد شمال و جنوب کرۀ زمین قرار میگیرد
مغناطیس انسانی: نیرویی که به وسیلۀ آن فرد می تواند دیگران را مطیع خود کرده و به خواب مغناطیسی فرو ببرد، مانیتیسم
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ)
آن سنگ که آهن به خود کشد. (مهذب الاسماء). سنگ آهن ربای. مغنطیس. مغنیطیس. (منتهی الارب). مأخوذ از یونانی، سنگ آهن ربا. (ناظم الاطباء). به لغت یونانی، سنگ آهن رباباشد... و به حذف الف هم به نظر آمده است که مغنطیس باشد و مقناطیس هم درست است. (از برهان) (از آنندراج). مأخوذ از یونانی مغنتس یا مغنیتس. (حاشیۀ برهان چ معین). اکسید طبیعی آهن مغناطیسی دائمی است. در دستگاه مکعبی متبلور می شود. بعضی از اقسام آن، خود خاصیت آهن ربایی دارند می توانند ذرات ریز آهن را جذب کنند. نام آن از کلمه ’ماگنس’ به معنی آهن ربا آمده است. بر روی چینی بی لعاب اثر سیاه رنگی می گذارد. آهن مغناطیسی. (از فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران). اکسید طبیعی آهن را گویند که خاصیت جذب براده های آهن را دارد. فرمولش Fe3o4 می باشد. رنگش سیاه و وزن مخصوصش بین 4/9 تا 5/2 و سختیش بین 5/5 تا 6/5 است: واندر کوههای فرغانه... سنگ مغناطیس و داروهای بسیاراست. (حدود العالم). و اندر (ناحیت کرمان) معدن زر و سیم است و مس و سرب و مغناطیس. (حدود العالم).
چون آهن سوده که بود بر طبقی بر
در زیر طبق مانده ز مغناطیس احجار.
منوچهری.
همانا سنگ مغناطیس گشته ست
ز بهر جان ما هر یک ستاره.
ناصرخسرو (دیوان چ مینوی ص 460).
نگویی سنگ مغناطیس، آهن چون کشد با خود
سرب الماس را برّد که این حکمت ز بر دارد.
ناصرخسرو.
چه اگر...جانب تحفظ و تیقظ را بی رعایت گرداند هرآینه تیر آفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را به مغناطیس جهل سوی خود کشیده. (کلیله و دمنه چ مینوی ص 283).
کششهایی بدان رغبت که باید
چو مغناطیس کاهن را رباید.
نظامی.
که مغناطیس اگر عاشق نبودی
بدان شوق آهنی را چون ربودی.
نظامی.
دل نماند بعد از این با کس که گر خود آهن است
ساحر چشمت به مغناطیس زیبایی کشد.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(غَ)
منسوب به رود گنگ. رجوع به غنغیطس شود
لغت نامه دهخدا
(مَ نَ)
آن سنگ که آهن به خود کشد. (مهذب الاسماء). سنگ آهن ربای. (منتهی الارب). مغناطیس. (ناظم الاطباء). و رجوع به مغناطیس شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مغنسیا: زهره دلالت کند بر مغنیسیا و سرمه. (التفهیم). ارسطاطالیس چنین فرموده است که یک جزومغنیسیا بباید گرفت با یک جزو بسد و یک جزو زنگار، آنگه هر سه را خرد بساید. (نوروزنامه). و رجوع به مغنسیا شود، منیزی کلسینه را گویند که ازتکلیس طباشیر فرنگی، یعنی کربنات منیزیم حاصل شود و فرمولش Mgo می باشد. طباشیر فرنگی مکلس، طباشیر فرنگی و آن کربنات منیزیم است که گرد سفیدرنگی می باشد و ضد امتلاء معده به کار می رود. و رجوع به فرهنگ فارسی معین شود
لغت نامه دهخدا
(مَ)
مغناطیس. (از فهرست ولف) :
که دانا ورا مغنیاطیس خواند
که رومیش بر اسب آهن نشاند.
فردوسی.
تو از مغنیاطیس گیر این نشان
که او را کسی کرد آهن کشان.
فردوسی.
و رجوع به مغناطیس شود
لغت نامه دهخدا
اکسید طبیعی مغناطیسی آهن را گویند که خاصیت جذب براده های آهن را دارد . رنگش سیاه و وزن مخصوصش بین 9، 4 تا 2، 5 و سختیش بین 5، 5 تا 5، 6 است} جانب تحفظ وتیقظ رابی رعایت گرداند هرآینه تیرآفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را بمغناطیس جهل سوی خود کشیده) (کلیله. مصحح مینوی. 283) توضیح در صنعت انواع مختلف مغناطیس میسازند
فرهنگ لغت هوشیار
مغنیسا، منیزی کلسینه را گویند که از تکلیس طباشیر فرنگی یعنی کربنات منیزیم حاصل شود، طباشیر فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
سنگ آهنربا که به آن هند چمک گویند، ماخوذ از یونانی مغناطیس و سنگ آهنربا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغناطیس
تصویر مغناطیس
آن سنگ که آهن بخود جذب کند، سنگ آهن ربای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغناطیس
تصویر مغناطیس
((مِ))
آهن ربا، نوعی سنگ که آهن را به خود جذب می کند، هر چیز جذب کننده، جاذبه
فرهنگ فارسی معین
آهن ربا، مگنت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
مغناطيسيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
Magnetic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnétique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
磁性的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
مقناطیسی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
磁気の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
מגנטי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
แม่เหล็ก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
자기의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
kivutio
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnetico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
manyetik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnetik
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
চুম্বকীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
चुंबकीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnético
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnetisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
магнітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
магнитный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnetyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnético
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مغناطیسی
تصویر مغناطیسی
magnetisch
دیکشنری فارسی به آلمانی