- مغناطیس
- آن سنگ که آهن بخود جذب کند، سنگ آهن ربای
معنی مغناطیس - جستجوی لغت در جدول جو
- مغناطیس ((مِ))
- آهن ربا، نوعی سنگ که آهن را به خود جذب می کند، هر چیز جذب کننده، جاذبه
- مغناطیس
- آهن ربا، نوعی سنگ آهن که در معدن های مخصوص به شکل سنگ سیاه پیدا می شود و آهن را به خود جذب می کند،
مغناطیس زمین: در علم فیزیک کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو سر آن تقریباً در قطب شمال و سر دیگر در قطب جنوب است و یک عقربۀ مغناطیسی موازی امتداد شمال و جنوب کرۀ زمین قرار میگیرد
مغناطیس انسانی: نیرویی که به وسیلۀ آن فرد می تواند دیگران را مطیع خود کرده و به خواب مغناطیسی فرو ببرد، مانیتیسم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Magnetic
magnético
magnetyczny
магнитный
магнітний
magnetisch
magnetisch
magnético
magnétique
magnetico
चुंबकीय
চুম্বকীয়
magnetik
manyetik
kivutio
แม่เหล็ก
مغناطيسيٌّ
مقناطیسی
اکسید طبیعی مغناطیسی آهن را گویند که خاصیت جذب براده های آهن را دارد . رنگش سیاه و وزن مخصوصش بین 9، 4 تا 2، 5 و سختیش بین 5، 5 تا 5، 6 است} جانب تحفظ وتیقظ رابی رعایت گرداند هرآینه تیرآفت را جان هدف ساخته باشد و تیغ بلا را بمغناطیس جهل سوی خود کشیده) (کلیله. مصحح مینوی. 283) توضیح در صنعت انواع مختلف مغناطیس میسازند
سنگ آهنربا که به آن هند چمک گویند، ماخوذ از یونانی مغناطیس و سنگ آهنربا
مغنیسیا
نیرویی که به وسیلۀ آن فرد می تواند دیگران را مطیع خود کرده و به خواب مغناطیسی فرو ببرد، مانیتیسم
در علم فیزیک کرۀ زمین یک میدان مغناطیسی دارد که در مرکز زمین واقع شده و یکی از دو سر آن تقریباً در قطب شمال و سر دیگر در قطب جنوب است و یک عقربۀ مغناطیسی موازی امتداد شمال و جنوب کرۀ زمین قرار میگیرد
Magnetically
Magnetization
magneticamente
magnetização
magnetycznie