- مغتال
- کودک فربه، بازو پر بازو پیچیده کودک فربه کلان جثه، بازوی پر گوشت نازک
معنی مغتال - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جای غسل، آبی که با آن غسل کنند
حیله کننده، حیله گر، فریبنده، مکر کننده
پارچه ای سفید شبیه بکرباس و لطیفتر از آن
حیله گر
خودپسند خود بزرگ بین متکبر خودپسند: مختال آنست که خود را عظیم داند
جای غسل، آنجا که سر و تن شویند
ریسنده خوا هنده، جوینده، آهنجنده
متکبر و خودپسند
هر نوع فلزی مانند طلا و نقره و پلاتین و مس و آهن