- معنا
معنی، مقصود، مفهوم و مضمون کلام، مطلب، موضوع، باطن
معنی معنا - جستجوی لغت در جدول جو
- معنا (مَ)
مراد از کلام و مقصود و اراده. (ناظم الاطباء). و رجوع به معنی شود
- معنا
بنگرید به معنی رسم الخط فارسی برای معنی
- معنا ((مَ))
مضمون، مفهوم، جمع معانی
- معنا
مراد، معنی، مفهوم، منطوق، باطن، کنه، مطلب، موضوع
متضاد: صورت، لفظ، مصداق
متضاد: صورت، لفظ، مصداق
- معنا
معنًّى
- معنا
Signification
- معنا
signification
- معنا
ความหมาย
- معنا
অর্থ
- معنا
مفہوم
- معنا
意味
- معنا
maana
- معنا
significação
- معنا
意义
- معنا
의미
- معنا
anlam
- معنا
makna
- معنا
अर्थ
- معنا
significato
- معنا
significación
- معنا
betekenis
- معنا
значення
- معنا
значение
- معنا
znaczenie
- معنا
Bedeutung
- معنا
מַשְׁמָעוּת
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(نُ رِ دَ)
لغت نامه دهخدا
از حیث معنی. از حیث مضمون. مقابل لفظاً. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، مقابل صورهً. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). در معنی. باطناً
(مِ)
لغت نامه دهخدا
اسب نیکوروش. ج، معانیق. (منتهی الارب) (آنندراج) ، اسب نیکوگردن. ج، معانیق. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
(مُ)
لغت نامه دهخدا
روشهای آب در وادی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). مجاری آب در وادی. معنات. (از اقرب الموارد) ، جاهای روان شدن سیل و کرانه ها. (از اقرب الموارد)
(مَ)
لغت نامه دهخدا
لغتی است در معنی. (منتهی الارب). مراد از کلام و مقصود از هر چیزی. (ناظم الاطباء). معنی. (اقرب الموارد). و رجوع به معنی شود
نیوشیدیم (فعل. متکلم مع الغیر از سمع) شنیدیم. یا سمعنا و اطعنا. شنیدیم و اطاعت کردیم: پس بگفتندش که خدمتها کنیم برسمعنا و اطعناهاتنیم. (مثنوی)