- معماری (مِ)
بنایی و علم بنایی و شغل معمار. (ناظم الاطباء). عمل و شغل معمار، آبادانی. آبادسازی:
مصطفی آمده به معماری
که دلم را خراب دیدستند.
خاقانی.
به معماری کعبه چون دست برد
زمانه براهیم پنداشتش.
خاقانی.
این فسانه از بهر آن گفتم که تا آنگه که معماری این مزرعه به تو مفوض است نگذاری که بی عمارت گذارند. (مرزبان نامه ص 292). با این مقدمات معماری ولایت خوارزم بدو ارزانی داشتیم. (التوسل الی الترسل ص 112)
مصطفی آمده به معماری
که دلم را خراب دیدستند.
خاقانی.
به معماری کعبه چون دست برد
زمانه براهیم پنداشتش.
خاقانی.
این فسانه از بهر آن گفتم که تا آنگه که معماری این مزرعه به تو مفوض است نگذاری که بی عمارت گذارند. (مرزبان نامه ص 292). با این مقدمات معماری ولایت خوارزم بدو ارزانی داشتیم. (التوسل الی الترسل ص 112)
