جدول جو
جدول جو

معنی معمار - جستجوی لغت در جدول جو

معمار
آبادگر، والادگر، مهراز
تصویری از معمار
تصویر معمار
فرهنگ واژه فارسی سره
معمار
بسیار عمارت کننده، آنکه عمارت کند و موجب رونق و تعالی گردد
تصویری از معمار
تصویر معمار
فرهنگ لغت هوشیار
معمار
((مِ))
طراح و سازنده بنا، عمارت کننده، تعمیرکننده، رتبه ای در فراماسونری
تصویری از معمار
تصویر معمار
فرهنگ فارسی معین
معمار
کارشناس و استاد در کارهای ساختمانی، سازندۀ عمارت، عمارت کننده
تصویری از معمار
تصویر معمار
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معماری
تصویر معماری
آبادگری، رازی گری، مهرازی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از معماری
تصویر معماری
رازیگری مهرازی ساختمان غلگیری عمل و شغل معمار، عمارت آبادانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معماری
تصویر معماری
Architectural
دیکشنری فارسی به انگلیسی
архитектурный
دیکشنری فارسی به روسی
архітектурний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
वास्तुशास्त्र से संबंधित
دیکشنری فارسی به هندی
স্থাপত্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
สถาปัตยกรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از معیار
تصویر معیار
سنجه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اعمار
تصویر اعمار
عمر، زندگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضمار
تصویر مضمار
میدان، کنایه از عرصه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معمور
تصویر معمور
تعمیر شده، آباد شده، آبادان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معذار
تصویر معذار
حجت، برهان، آنچه وسیلۀ عذرخواهی قرار داده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اعمار
تصویر اعمار
عمرها، حیات ها، زندگی ها، کنایه از اشخاص بسیار محبوب و عزیز، جمع واژۀ عمر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معیار
تصویر معیار
آلتی که با آن چیزی سنجیده شود، مقیاس و آلت سنجش، اندازه، پیمانه، سنگ محک و ترازو برای سنجش طلا
فرهنگ فارسی عمید