معلول بودن. حالت و چگونگی معلول. بیماری. نزاری: به معلولی تن اندرده که یاقوت ازفروغ خور سفرجل رنگ بود اول که آخر گشت رمانی. خاقانی. و رجوع به معلول شود
معلول بودن. حالت و چگونگی معلول. بیماری. نزاری: به معلولی تن اندرده که یاقوت ازفروغ خور سفرجل رنگ بود اول که آخر گشت رمانی. خاقانی. و رجوع به معلول شود