جدول جو
جدول جو

معنی معذرت - جستجوی لغت در جدول جو

معذرت
عذرخواهی، پوزش، آنچه وسیلۀ عذرخواهی قرار بدهند
تصویری از معذرت
تصویر معذرت
فرهنگ فارسی عمید
معذرت
عذرخواهی و پوزش
تصویری از معذرت
تصویر معذرت
فرهنگ لغت هوشیار
معذرت
((مَ ذِ یا ذَ رَ))
عذر خواهی، پوزش
تصویری از معذرت
تصویر معذرت
فرهنگ فارسی معین
معذرت
پوزش
تصویری از معذرت
تصویر معذرت
فرهنگ واژه فارسی سره
معذرت
عذرخوٰاهی، متأسّفم
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معرت
تصویر معرت
بدی، عیب، رنج و سختی، آزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معذرت خواه
تصویر معذرت خواه
پوزشخواه آنکه عذر خواهد پوزش خواه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معذرت خواستن
تصویر معذرت خواستن
پوزش خواستن عذر خواستن، پوزیدن پوزش خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معذره
تصویر معذره
معذرت در فارسی: پوزش
فرهنگ لغت هوشیار
بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل بکارت دوشیزگی، دسته موی موی پیش سر کاکل
فرهنگ لغت هوشیار
بدی زشتی عیب: و اگر در کاری خوض کند که عاقبت و خیم و خاتمت مکوره دارد و شر و مضرت و فساد و معرت آن بملک اوباز گردد، گناهکار بد و زشت، آزار رنج سختی
فرهنگ لغت هوشیار
پوزش خواستن معذرت خواستن: ودی (فضل ربیع) هر یکی را گرم پرسیدی ومعذرت کردی تا از و بر گذشتندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معذرت طلبی
تصویر معذرت طلبی
پوزشخواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معذرت خواهی
تصویر معذرت خواهی
پوزشخواهی عذر خواهی پوزش طلبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عذرت
تصویر عذرت
((عُ رَ))
بکارت، دوشیزگی، دسته موی، کاکل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معرت
تصویر معرت
((مَ عَ رَّ))
بدی، زشتی، گناه کار بد و زشت، رنج، سختی
فرهنگ فارسی معین
عذرخوٰاه، معذرت خواه
دیکشنری اردو به فارسی
به طور پوزش خوٰاهانه، به صورت عذرخوٰاهی
دیکشنری اردو به فارسی
بدون پوزش، بدون معذرت خوٰاهی
دیکشنری اردو به فارسی