جدول جو
جدول جو

معنی معتوه - جستجوی لغت در جدول جو

معتوه
کم عقل، سبک عقل، سرگردان
تصویری از معتوه
تصویر معتوه
فرهنگ فارسی عمید
معتوه
دلشده، بی خرد، بیهوش دل شده بی خرد سبک عقل
تصویری از معتوه
تصویر معتوه
فرهنگ لغت هوشیار
معتوه
((مَ تُ))
دل شده، سبک عقل
تصویری از معتوه
تصویر معتوه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از معتول
تصویر معتول
گرینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معتوق
تصویر معتوق
آزاد شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معتله
تصویر معتله
مونث معتل: حروف معتله، جمع معتلات
فرهنگ لغت هوشیار
بی خرد شدن بی خرد شدن سبک عقل گردیدن: معتوه شد از جستن معشوق سنایی خود در دو جهان سوخته بی عتهی کو ک (سنائی)
فرهنگ لغت هوشیار