جدول جو
جدول جو

معنی معافیت - جستجوی لغت در جدول جو

معافیت
بخشودگی
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
فرهنگ واژه فارسی سره
معافیت
معاف بودن معافی: معافیت از نظام و ظیفه. خزانه داری با دادن معافیتهای مالیاتی یا صدور حوالجات بعهده منابع درآمد محل که در تملک حکومت بود تعهدات خود را می پرداخت
فرهنگ لغت هوشیار
معافیت
((مُ یَ))
معافی، معاف بودن
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
فرهنگ فارسی معین
معافیت
Exemption, Impunity
تصویری از معافیت
تصویر معافیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
معافیت
isenção, impunidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
معافیت
Ausnahme, Straflosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
معافیت
zwolnienie, bezkarność
دیکشنری فارسی به لهستانی
معافیت
освобождение , безнаказанность
دیکشنری فارسی به روسی
معافیت
звільнення , безкарність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
معافیت
vrijstelling, straffeloosheid
دیکشنری فارسی به هلندی
معافیت
exención, impunidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
معافیت
exemption, impunité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
معافیت
esenzione, impunità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
معافیت
छूट , दण्डमुक्ति
دیکشنری فارسی به هندی
معافیت
অব্যাহতি , শাস্তিমুক্তি
دیکشنری فارسی به بنگالی
معافیت
pembebasan, kekebalan hukum
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
معافیت
muafiyet, cezasızlık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
معافیت
면제 , 면책
دیکشنری فارسی به کره ای
معافیت
豁免 , 免罪
دیکشنری فارسی به چینی
معافیت
免除 , 免罪
دیکشنری فارسی به ژاپنی
معافیت
פטור , חֲסִינוּת
دیکشنری فارسی به عبری
معافیت
msamaha, kutoadhibiwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
معافیت
การยกเว้น , การลอยนวล
دیکشنری فارسی به تایلندی
معافیت
إعفاءٌ , حصانةٌ
دیکشنری فارسی به عربی
معافیت
معافیت , معافی
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

معافیت در فارسی: بخشوده، بخشودگی در په پر گود مونث معافی، جمع معافیات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع معافیه، باز بخشودگان جمع معافیه املاک و مستغلاتی که ازپرداخت مالیات معاف اند: در هنگام خروج آن حضرت و آغاز نشو و نمای این دولت صوفیان مذکور بمعافیات و سیور غالات سرافرازی یافته اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عافیت
تصویر عافیت
تندرستی، صحت، سلامت، کنایه از زهد، پرهیزکاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عافیت
تصویر عافیت
تندرستی، صحت، سلامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معافی
تصویر معافی
بخشیدگی و بخشش و رهایی و آزادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عافیت
تصویر عافیت
((یَ))
سلامت، تندرستی، رستگاری، پارسایی، مجازاً محافظه کاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از معافی
تصویر معافی
معاف بودن، بخشودگی
معافی مالیاتی: بخشودگی از پرداخت مالیات
معافی نظام وظیفه: بخشودگی از خدمت سربازی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محافظت
تصویر محافظت
پیره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فعالیت
تصویر فعالیت
کوشش، تکاپو، کار و جنبش، کنشگری، کنش وری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مسافرت
تصویر مسافرت
رهسپاری
فرهنگ واژه فارسی سره