- معادل
- هم ارز، برابر
معنی معادل - جستجوی لغت در جدول جو
- معادل
- برابر، هم ارز، همتا، هم وزن، هم چند
- معادل
- هم ارز
- معادل ((مُ دِ))
- برابر، هم وزن، مساوی
- معادل
- Equivalent, Equivalent
- معادل
- equivalente
- معادل
- äquivalent, gleichwertig
- معادل
- równoważny, równorzędny
- معادل
- эквивалентный , эквивалент
- معادل
- еквівалентний , еквівалентний
- معادل
- gelijkwaardig, equivalent
- معادل
- equivalente
- معادل
- équivalent
- معادل
- equivalente
- معادل
- समकक्ष , समान
- معادل
- সমান , সমমান
- معادل
- ekuivalen
- معادل
- eşdeğer
- معادل
- 等価の , 同等の
- معادل
- שווה ערך , שווה
- معادل
- sawa na, sawa
- معادل
- เท่ากัน , เทียบเท่า
- معادل
- معادلٌ , مماثلٌ
- معادل
- معادل , معادل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هم چندی
برابر کردن، هم وزن کردن دو چیز، اندازه گرفتن میان دو چیز، هم چندی
برابری، هم سنگی، توازن
معادله: معادلت و ضع حکمی بازاء حکمی چنانکه گویند اگر درازان احمق باشند پس کوتاهان زیرک باشند. معادله. برابر کردن موافق کردن، هم و زن کردن دو چیز مساوی کردن، برابری، هموزنی، تساوی دو عبارت جبری که بازاء مقادیری معین صحیح باشد، مقادیر مذکور را ریشه های معادله گویند، جمع معادلات. یا معادله دیفرانسیلی. رابطه ایست بین مقدار تابع و متغیر و مشتقات این متغیر نسبت بمتغیر مطلق. یا معادله دیفرانسیلی با مشتقات جزئی. معادله ای دیفرانسیلی که و احد متغیرهای متعدد است
((مُ دَ لَ یا دِ لِ))
فرهنگ فارسی معین
هم وزن کردن دو چیز، برابر کردن، برابری، هموزنی، در ریاضی دو عبارت جبری که به ازاء مقادیر معین صحیح باشد
Equation
equação
Gleichung
równanie