جدول جو
جدول جو

معنی مظفرآباد - جستجوی لغت در جدول جو

مظفرآباد(مُ ظَفْ فَ)
دهی از دهستان رحمت آباد است که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 416 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ظَ فَ ری یَ)
قریه ای است به چهارفرسنگی جنوب شیراز، محله ای است در همدان، نام محلی کنار راه سنندج و ساوجبلاغ میان دیوان دره و گول تپه در 108000گزی سنندج
لغت نامه دهخدا
نام موضعی به قم: این دیوار (باروی محیط بقم) به سرفت وجبل و کشویه و اسفراباد متصل شد. (تاریخ قم ص 35)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران، واقع در 9هزارگزی شمال خاوری شهر ری و 29هزارگزی شمال راه شوسۀ تهران به سمنان. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است و از شوسه ماشین به ده می توان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مُ فِ)
دهی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس. واقع در 100هزارگزی شمال میناب. آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی از دهستان مرحمت آباد است که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 226 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(صَ فَ)
دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان. در 14هزارگزی خاور کوزران. کنار رود خانه مرک. دشت. سردسیر. دارای 80 تن سکنه. مسلمان. آب آن از رود مرک. محصول آنجا غلات، حبوبات، دیم، لبنیات. شغل اهالی زراعت، گله داری. راه مالرو دارد. تابستان اتومبیل میتوان برد. یک قهوه خانه کنار راه دارد. زمستان گله داران حدود نفت شاه میروند. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(نَ ظَ)
دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی مغرب نورآباد، در منطقۀ پرتپه ماهور و سردسیری واقع است و 180 نفر سکنه دارد. آبش از رود حمام تأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و بافتن سیاه چادر و قالی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ کُ)
دهی است از بخش حومه شهرستان کاشمر، دارای 660 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
از قرای بلوک خرقان در قزوین. (یادداشت مؤلف). دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 24هزارگزی خاور آوج با 1191 تن سکنه. آب آن از رودخانه و چشمۀ بزرگی به نام علی بلاغی (چشمۀ علی) تأمین می شود که آبش بسیار گواراست. در تابستان از دیه های مجاور برای هواخوری به این ده می آیند و این چشمه را نظر کرده دانسته خوردن مشروبات الکلی را در آنجا گناهی بزرگ می دانند. راه این ده مالرو است ولی از طریق آب گرم می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان به به جیگ بخش سیه چشمۀ شهرستان ماکو، واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری سیه چشمه، با 265 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چهریق بخش شاهپور شهرستان خوی، واقع در 65 هزار و پانصد گزی جنوب باختری شاهپور با 133 تن سکنه، آب آن از چشمه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان مازول بخش حومه شهرستان نیشابور، واقع در 7 هزارگزی شمال نیشابور با 1158 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن ماشین رو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان منگور بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در56500 گزی جنوب باختری مهاباد با 331 تن سکنه، آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است از دهستان زیرکوه بخش قاین شهرستان بیرجند، واقع در 91هزارگزی جنوب خاوری قاین با 356 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان زاوۀ بخش حومه شهرستان تربت حیدریه در 18 هزارگزی خاور تربت حیدریه با 304 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان گیلان بخش گیلان شهرستان شاه آباد، واقع در 10 هزارگزی باختر گیلان با 250 تن سکنه، آب آن از رود خانه گیلان و راه آن ماشین رو است ساکنان از طایفۀ کلهر هستند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی است از دهستان رستاق بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر، واقع در 8هزارگزی جنوب خاوری خلیل آباد با 399 تن سکنه، آب آن از قنات و راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
نام محلی کنار راه کرمانشاه به نوسود میان پاوه و نوری آب در 133500 گزی کرمانشاه، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی است از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین. در 36هزارگزی شرق آبیک در جلگۀ معتدل هوائی واقع و دارای 200 تن سکنه است. آب آن از دو رشته قنات و محصولش غلات، پنبه، چغندر و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مُ ظَفْ فَ)
قصبه ای است جزء دهستان قمرود که در بخش حومه شهرستان قم واقع است و 1800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(مُ ظَفْ فَ)
دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه شهرستان نیشابور واقع است و 169 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(مُ ظَفْ فَ)
دهی از دهستان او اوغلی است که در بخش حومه شهرستان خوی واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(مُ ظَفْ فَ دِ مَ لَ)
دهی از دهستان کنار است که در بخش بردسکن شهرستان کاشمر واقع است و 308 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا