جدول جو
جدول جو

معنی مظفر - جستجوی لغت در جدول جو

مظفر
(پسرانه)
پیروز، غالب، موفق
تصویری از مظفر
تصویر مظفر
فرهنگ نامهای ایرانی
مظفر
ظفریافته، پیروز، فیروز، کامروا
تصویری از مظفر
تصویر مظفر
فرهنگ فارسی عمید
مظفر
فیروز، مرد بمراد خود رسیده، آرزویافته
تصویری از مظفر
تصویر مظفر
فرهنگ لغت هوشیار
مظفر
((مُ ظَ فَّ))
پیروز، کامروا
تصویری از مظفر
تصویر مظفر
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مظهر
تصویر مظهر
(پسرانه)
نماد، نشانه، محل تجلی، تجلی گاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مظهر
تصویر مظهر
نمودگاه، نماد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اظفر
تصویر اظفر
درازناخن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مظهر
تصویر مظهر
محل ظهور، جای آشکار شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغفر
تصویر مغفر
زرهی که زیر کلاه خود بر سر می گذاشته اند، کلاه خود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
مرد نیکوکاری که نسبت به او ناسپاسی شده، کافر خوانده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موفر
تصویر موفر
بسیار، زیاد، فراوان، به طور فراوان، وافر، معتدٌ به، درغیش، جزیل، به غایت، کثیر، بی اندازه، اورت، مفرط، متوافر، خیلی، غزیر، موفور، عدیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشفر
تصویر مشفر
لفچ لب و لوچه جانوران را گویند، دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مظهر
تصویر مظهر
آشکار شده، آشکار کرده، پیدا، محل ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مغفر
تصویر مغفر
خود، زیر خودی زرهی که زیر کلاهخود بر سر میگذاشته اند، کلاهخود: (فکندم کلاه گلین از سرش چنان کز سر غازیی مغفری) (منوچهری. د. 117)، جمع مغافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
ناسپاس کرده شده، تکفیر شده، کافر خوانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منفر
تصویر منفر
رماننده، یاری دهنده، دستور دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موفر
تصویر موفر
وافر و فراوان و بسیار افزون، زیاد کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مظهر
تصویر مظهر
((مَ هَ))
محل ظهور، جای آشکار شدن، جمع مظاهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
((مُ کَ فَّ))
کافر خوانده شده، کفاره داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
((مُ کَ فِّ))
نسبت کفر دهنده به کسی، کفاره دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغفر
تصویر مغفر
((مِ فَ))
خود، کلاه آهنین، جمع مغافر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از موفر
تصویر موفر
((مُ وَ فَّ))
افزون کرده شده، بسیار شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مکفر
تصویر مکفر
تکفیر کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
(پسرانه)
پیروزی، نصرت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
پیروزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مفر
تصویر مفر
گریزگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مفر
تصویر مفر
گریزگاه، جای گریختن، راه فرار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
ناخن، استخوان نازک روی سرانگشت دست و پا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
پیروزی، نصرت، فتح، غلبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفر
تصویر مفر
گریزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
((ظَ فَ))
پیروز شدن، پیروزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
((ظُ فُ))
ناخن، جمع اظفار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مفر
تصویر مفر
((مَ فَ رّ))
گریزگاه، جای گریز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ظفر
تصویر ظفر
پیروز شدن، غلبه
ظفر شدن: پیروز شدن، دست یافتن به مراد، غلبه کردن، ظفر یافتن
ظفر یافتن: پیروز شدن، دست یافتن به مراد، غلبه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مظفرعلی
تصویر مظفرعلی
(پسرانه)
مرکب از مظفر (پیروز) + علی (بلندمرتبه)، نام نقاش معروف ایرانی در دوره صفویه
فرهنگ نامهای ایرانی