مظبظب(مُ ظَ ظَ) گرفتار تب. (ناظم الاطباء). تب زده گردیده. (از منتهی الارب) (از محیطالمحیط) ادامه... گرفتار تب. (ناظم الاطباء). تب زده گردیده. (از منتهی الارب) (از محیطالمحیط) لغت نامه دهخدا