جدول جو
جدول جو

معنی مطوعین - جستجوی لغت در جدول جو

مطوعین(مُطْ طَوْ وِ)
جمع واژۀ مطّوّع در حالت نصبی و جری: الذین یلمزون المطوعین من المؤمنین فی الصدقات... (قرآن 79/9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطففین
تصویر مطففین
هشتاد و سومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۶ آیه، تطفیف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
ملعون ها، راندگان و دور شدگان از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده ها، جمع واژۀ ملعون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مستعین
تصویر مستعین
کسی که از کسی یاری بخواهد، یاری خواهنده
فرهنگ فارسی عمید
(اَطْ وَ)
بصورت تثنیه، موضعی مستحکم و استوار به صنعاء. در روزگار سیف الاسلام طغتکین بن ایوب، مردی بنام عبدالله بن حزه زیادی بر این دژ مستولی گشت. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَطْ وَ رَ)
به صیغۀ تثنیه، دو ضلعی که در زیر ابط و در بالای اضلاع میباشند، یامرجع دو مرفق. (ناظم الاطباء). دو پهلو که در زیر دوابط و بالای اضلاع قرار دارد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(خَ وَ تَ)
دو گام (تثنیۀ خطوه است در حالت نصب و جر) :
خطوتینی بود این ره تا وصال
مانده ام در ره ز سستی چند سال.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(مُ طَوْ وِ)
نسبت است مر مطوعه را که جمعی را گویند که برای غزو و جهاد به بلاد کفر آمده اند. (از لباب الانساب) (از الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از طواعین
تصویر طواعین
جمع طاعون، مرگی ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسوفین
تصویر مسوفین
جمع مسوف در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطیعین
تصویر مطیعین
جمع مطیع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع موول، چم یابندگان گزارندگان، جمع موول در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواعین
تصویر مواعین
جمع ماعون، مانه ها، کاچار ها، اسباب و لوازم خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از موزعین
تصویر موزعین
جمع موزع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقومین
تصویر مقومین
جمع مقوم، ارزیابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
جمع ملعون، گجستگان جمع ملعون: (مقتدای لشکر شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود) (مرزبان نامه 1317 ص 81) جمع ملعون، رانده و دور کرده از نیکی و رحمت
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصوب، پذرفتگران پسندیدگان روا گردانان جمع مصوب در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مطرود، راندگان جمع مطرود در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تثنیه طلوع پگاهان بر دمیدن پگاه دروغین و پگاه راستین تثنیه طلوع طلوع صبح کاذب و طلوع صبح صادق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصروعین
تصویر مصروعین
جمع مصروع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسولین
تصویر مسولین
جمع مسول در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مسرع، پیکان تیز رفتار جمع مسرع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مطلع، آگاهان جمع مطلع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مروج، از ریشه پارسی سوتنیتاران رواگ دهندگان جمع مروج در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مروجین علم وادب
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدعو، فرا خواندگان مهمانان ماهمانان جمع مدعو در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخلوع، بر کندگان بر کناران جمع مخلوع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخوف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع مخوف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متورعین
تصویر متورعین
جمع متورع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوقعین
تصویر متوقعین
جمع متوقع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)، جمع متبع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبدع، نو یابان آفرینندگان جمع مبدع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
یاری خواهنده استعانت کننده یاری خواهنده: ای همه هستی که هست از کف تو مستعار نیست نیازی که نیست بر در تو مستعین. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستعین
تصویر مستعین
((مُ تَ))
یاری خواهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملاعین
تصویر ملاعین
((مَ))
جمع ملعون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدعوین
تصویر مدعوین
میهمانان، فراخواندگان
فرهنگ واژه فارسی سره