جدول جو
جدول جو

معنی مطعون - جستجوی لغت در جدول جو

مطعون
کسی که با نیزه مضروب شده، طعنه زده شده، مورد طعن و سرزنش قرارگرفته، سرزنش شده، طاعون زده
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
فرهنگ فارسی عمید
مطعون(مَ)
درخسته به نیزه و مجروح به نیزه. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). سنان و نیزه زده شده. (آنندراج). جراحت نیزه یافته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، عیب و خواری یا دهانیده شده. (غیاث) (آنندراج). مردود و مطرود و نامطبوع و فاسد و بیهوده و عیب دار و مورد سرزنش قرار گرفته: خردمند... چون بکوشد... باری حمیت... او مطعون نگردد. (کلیله و دمنه).
تیز تا با حیض بینی گیس بانو را سزاست
کز همه بابی بد است این بانوی مطعون کور.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 638).
بر معرفت تفسیر و تأویل و قیاس و دلیل و ناسخ و منسوخ و صحیح و مطعون اخبار و آثار واقف. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 ص 398).
- مطعون در مذهب یا حسب یا دین، که بروی طعن کنند به بدمذهبی یا بدگهری. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مطعون
سرزنش شده
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
فرهنگ لغت هوشیار
مطعون((مَ))
با نیزه زده شده، زخمی شده
تصویری از مطعون
تصویر مطعون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطعوم
تصویر مطعوم
چشیده شده، آنچه خورده شود، خوردنی، مایۀ آبله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
رانده و دور شده از نیکی و رحمت، لعن و نفرین شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
صد و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۷ آیه، ارایت الذی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
نفرین کرده، لعنت شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
احسان، نیکویی
فرهنگ لغت هوشیار
مزه، مزه کرده چشیده شده چشیده شده، خورده شده، خوردنی خوراک: بهیچ و جه قصد هیچ جانوری نکنی و الا بمیوه افطار روانداری که اختیار مطعوم بر مطعوم نتیجه حرص جاهلان باشد و همه ناز و نعمت طلبیدن کار کاهلان بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
((مَ))
لعنت شده، نفرین شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطعوم
تصویر مطعوم
((مَ))
چشیده شده، خورده شده، خوردنی، خوراک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماعون
تصویر ماعون
آن چه که از آن کمک جویند و سود برند، اسباب خانه مانند دیگ و تابه و غیره، معروف، زکات، طاعت، باران، آب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
گجسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
Cursed, Cursedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maudit, mauditement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
lanetli, lanetli bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
ملعون , بددعا کے طور پر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
ถูกสาป , อย่างถูกสาป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
laani, kwa laana
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
呪われた , 呪われたように
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
被诅咒的 , 诅咒地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
מקולל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
저주받은 , 저주받은 듯이
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
przeklęty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
terkutuk, dengan kutukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
शापित , शापित रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maledetto, maledettamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
maldito, malditamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
vervloekt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятий , проклято
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
проклятый , проклято
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
verflucht
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
amaldiçoado, malditamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ملعون
تصویر ملعون
অভিশপ্ত , অভিশপ্তভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی