- مطروحات
- جمع مطروحه، جستاردگان جمع مطروحه (مطروح)
معنی مطروحات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مشروحه، گویا نیک ها گویا ها دار مک ها جمع مشروحه
نیکفر جامان پذیرفته ها درست ها جمع مبروره
جمع مترشحه، زهناکان تراوه ها جمع مترشحه
جمع متروکه، هلیدگان باز مانده ها جمع متروکه
جمع مجروره، کشیدگان کشیده شدگان جمع مجروره (مجرور)
جمع مخروطه، از ریشه پارسی سرویان جمع مخروطه (مخروط) : مخروطها، بخشی از هندسه که درباره خواص مقاطع مخروطی بحث کند: ترویج علم آنالیتیک که مخروطات بوده باشد (بزمان ناصرالدین شاه قاجار)
جمع مرجوحه (مرجوح)
جمع مرطوبه، ترها ژفیدگان نمناکان جمع مرطوبه
جمع مسروقه، دزدیده ها، دزد زدگان
جمع مشروبه، نوشابه ها جمع مشروبه (مشروب) : نوشیدن مشروبات الکلی ممنوع است
جمع مطعومه (مطعوم)
جمع مطبوعه، تافت ها انگیزه گزینش آن که: تافتن در پارسی برابر است با دمیدن یا بر آمدن و هم چنین روشن کردن جمع مطبوعه (مطبوع) نوشته های چاپی، روزنامه ها و مجلات
جمع مطبوخه، پخته ها جمع مطبوخه (مطبوخ) پخته شده ها پخته ها
جمع مطلوبه (مطلوب)
جمع مفروقه (مفروق)
جمع مفروضه، بایا ها، انگاشتگان
چیزهای کراهت دار و شرم آور و ناپاک و ناپسند
جمع مرشحه، جمع مرشحه
جمع مرجحه، برتری دادگان جمع مرجحه، جمع مرجحه
دار مکی به گویایی بشرح با تفصیل مفصلا: و حقایق آن حال و رفتن امام قلی خان بدان صوب... و انعدام فرنگیه و پرتکالیه از آن مللک مشروحا در سال آینده مرقوم قلم و قایع رقم خواهد شد
جمع مسوحه (مسوح)
مطروحه در فارسی مونث مطروح بنگرید به مطروح مونث مطروح، جمع مطروحات
جمع مطوله، دراز ها درازنا ها جمع مطوله (مطول)
جمع روح، بادهای خوش بادهای خنک، آسایش ها، مهربانی ها
انداخته شده، دور افکنده شده
انداخته شده