ضائع گرداننده. (آنندراج). آن که سبب میشود یا روامیدارد گمراهی کسی را و اغواکننده و گمراه کننده و گم کننده. (ناظم الاطباء). بیراه کننده. گمراه کننده. گمره کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : قال هذا من عمل الشیطان انه عدو مضل مبین. (قرآن 15/28). در نبی فرمود کاین قرآن ز دل هادی بعضی و بعضی را مضل. مولوی. ، سراب. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، آن که ارشادمیکند و میرهاند از گمراهی. (ناظم الاطباء)
ضائع گرداننده. (آنندراج). آن که سبب میشود یا روامیدارد گمراهی کسی را و اغواکننده و گمراه کننده و گم کننده. (ناظم الاطباء). بیراه کننده. گمراه کننده. گمره کننده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : قال هذا من عمل الشیطان انه عدو مضل مبین. (قرآن 15/28). در نُبی فرمود کاین قرآن ز دل هادی بعضی و بعضی را مضل. مولوی. ، سراب. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، آن که ارشادمیکند و میرهاند از گمراهی. (ناظم الاطباء)
ارض مضله، زمین که راه گم شود در آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). جای گمراهی و زمین که در او راه گم شود. (آنندراج). جای ضلالت و گمراهی. (غیاث)
ارض مضله، زمین که راه گم شود در آن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). جای گمراهی و زمین که در او راه گم شود. (آنندراج). جای ضلالت و گمراهی. (غیاث)
حمل مضلع، بار گران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، و هو مضلع بهذا الامر، یعنی او تواناست به آن کار. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دابه مضلع، آنکه در برداشتن بار استخوانهای پهلویش سست باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
حمل مضلع، بار گران. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، و هو مضلع بهذا الامر، یعنی او تواناست به آن کار. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، دابه مضلع، آنکه در برداشتن بار استخوانهای پهلویش سست باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
جامۀ مخطط بصورت دوال از ابریشم و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج). جامۀ مخطط و جامۀ منقش به شکل دنده ها. (ناظم الاطباء) ، پارچه ای که بعض آن بافته و بعض آن ترک داده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). جامه ای که بعضی از آن را بافته و بعضی را نبافته باشند. (ناظم الاطباء)
جامۀ مخطط بصورت دوال از ابریشم و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج). جامۀ مخطط و جامۀ منقش به شکل دنده ها. (ناظم الاطباء) ، پارچه ای که بعض آن بافته و بعض آن ترک داده. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). جامه ای که بعضی از آن را بافته و بعضی را نبافته باشند. (ناظم الاطباء)