جدول جو
جدول جو

معنی مضحاک - جستجوی لغت در جدول جو

مضحاک
(مِ)
بسیارخند. یقال: رجل مضحاک و امراءه مضحاک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مضحاک
خندنده پر خنده پر خند بسیار خندنده بسیار خنده کننده
تصویری از مضحاک
تصویر مضحاک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ضحاک
تصویر ضحاک
(پسرانه)
بسیار خنده کننده، از شخصیتهای ستمگر شاهنامه، ایرانیان از گذاشتن این نام روی پسران پرهیز می کنند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ضحاک
تصویر ضحاک
بسیار خندان، برای مثال زشت آن زشت است و خوب آن خوب و بس / دائم آن ضحاک و این اندر عبس (مولوی - ۱۰۲۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
خنده آور، خنده دار، دلقک
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نُو زَ دَ / دِ)
بخندانیدن. (زوزنی). خندانیدن. (ترجمان تهذیب عادل بن علی ص 14) (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). خندانیدن کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). به خنده واداشتن. (از اقرب الموارد) ، نام چند جایگاه در الجزایر. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
زمینی که بر آن همواره آفتاب باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). زمینی که همواره بر وی آفتاب باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ حِ)
جمع واژۀ مضحکه. (یادداشت مؤلف). سخنان خنده آور. لطیفه ها و بذله ها: چنان باید محاکی باشی و بسیار حکایت های مضاحک و سخن مسکته و نوادرهای بدیع یاد داری. (قابوسنامه چ بنگاه ترجمه و نشر کتاب ص 204).
مقالت های حکمت باز کرده
سخنهای مضاحک ساز کرده.
نظامی.
آخر ختم بر مضاحکی چند و هزلیات کنم تا متصفحان این کتاب را چون از جد آن و حکایت بزرگان ملال گیرد بدان تفرجی کنند. (راحهالصدور ص 63).
گفت جاروبی ندارم در دکان
گفت بس بس این مضاحک را بمان.
مولوی.
مست گشت و شاد و خندان شد چو باغ
در ندیمی و مضاحک رفت و لاغ.
مولوی.
اطلست عمر و مضاحک شهوت است
روز و شب مقراض و خنده غفلت است.
مولوی.
در مجلس بزرگی چنان بر کار نشیند و قایل آن ازآن منفعتی یابد که بسیار بذله های خوش و مضاحک شیرین ده یک آن بخود نبیند. (المعجم چ دانشگاه ص 459)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اضحاک
تصویر اضحاک
خنداندن، شگفتاندن
فرهنگ لغت هوشیار
لطیفه ها و بذله ها، جمع مضحکه، خریش ها خنده خریش ها جمع مضحکه سخنان خنده آور لطیفه ها بذله ها: و آخر ختم بر مضاحکی چندو هزلیات کنم تا متصفحان این کتاب را چون از جد آن و حکایت بزرگان ملال گیرد بدان تفرجی کنند
فرهنگ لغت هوشیار
خنده کننده، بسیار خندان خندنده، روشن چون راه پارسی تازی گشته آژی دهاک دهاک بیور اسپ نام فرمانروایی ستمگر و خونریز که در اوستا و شاهنامه آمده او را ده آک یا (ده عیب) می گفته اند زیرا که این آک های دهگانه بر تن و روان او چیره بوده: زشت پیکری، کوتاهی، باد سری، بی شرمی، شکمبارگی، بد زبانی، ستمگری، شتابزدگی، بد دلی، دروغ گویی نوشته اند که هنگام زادن دو دندان پیشین داشته چنان که گویی می خندد و چون پدر و مادرش تازی بوده اند نام ضحاک یا خندنده را بر او نهاده اند بسیار خنده کننده بسیار خند
فرهنگ لغت هوشیار
جای خندیدن، محل خندیدن، خنده آور خنده دار خریش خنده ریش، جای خنده خنده زار (گویش افغانی) آنکه یا آنچه باعث خنده شود خنده آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
((مُ حِ))
خنده آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضحاک
تصویر ضحاک
((ضَ حَّ))
بسیار خنده کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
Ridiculous
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
ridicule
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
konyol
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
น่าขัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
kipumbavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
מגוחך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
馬鹿な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
可笑的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
어리석은
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
absurdalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
হাস্যকর
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
हास्यास्पद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
ridicolo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
ridículo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
belachelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
абсурдний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
нелепый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
lächerlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
ridículo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مضحک
تصویر مضحک
مضحک
دیکشنری فارسی به اردو