جدول جو
جدول جو

معنی مضبوطات - جستجوی لغت در جدول جو

مضبوطات
جمع مضبوطه، نگاهداشته ها، بایگانی شده ها
تصویری از مضبوطات
تصویر مضبوطات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

جمع مبسوطه، پهن گشته ها گسترده ها فراخگفته ها جمع مبسوطه: پهن گشته ها گسترده ها، تفصیل داده ها، کتبی که در آنها ضبط نسب سادات را بر سبیل تسطیر درج میکردند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متبوعات
تصویر متبوعات
جمع متبوعه، سالاران جمع متبوعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محبوبات
تصویر محبوبات
جمع محبوبه، تازان دلداران ریکایان جمع محبوبه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخروطه، از ریشه پارسی سرویان جمع مخروطه (مخروط) : مخروطها، بخشی از هندسه که درباره خواص مقاطع مخروطی بحث کند: ترویج علم آنالیتیک که مخروطات بوده باشد (بزمان ناصرالدین شاه قاجار)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مطبوعه، تافت ها انگیزه گزینش آن که: تافتن در پارسی برابر است با دمیدن یا بر آمدن و هم چنین روشن کردن جمع مطبوعه (مطبوع) نوشته های چاپی، روزنامه ها و مجلات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطبوخات
تصویر مطبوخات
جمع مطبوخه، پخته ها جمع مطبوخه (مطبوخ) پخته شده ها پخته ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملبوسات
تصویر ملبوسات
جمع ملبوس، جامه ها، پوشاک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مقبولات
تصویر مقبولات
جمع مقبوله، پذرفتگان، خوشایند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخروطات
تصویر مخروطات
((مَ))
جمع مخروطه، مخروط ها، بخشی از هندسه که درباره خواص مقاطع مخروطی بحث می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطبوعات
تصویر مطبوعات
((مَ))
جمع مطبوعه، چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود
فرهنگ فارسی معین
جمع محوطه، پر هونگان جمع محوطه: ... پنج هزار نخل خرمای خستویی از ولایت حویزه نقل کرده در محوطات خمسه مذکوره مغروس گرداند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضبوطه
تصویر مضبوطه
مونث مضبوط: نگاهداشته، بایگانی شده مونث مضبوط، جمع مضبوطات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضبوط
تصویر مضبوط
ضبط شده، نگه داشته شده، بایگانی شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مضبوط
تصویر مضبوط
بایگانی شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مضبوط
تصویر مضبوط
((مَ))
گرفته شده، اخذ شده
فرهنگ فارسی معین