جدول جو
جدول جو

معنی مصوری - جستجوی لغت در جدول جو

مصوری(مُ صَوْ وِ)
نقاشی و صنعت نقاشی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مصوری
در تازی نیامده نگار گری صورت سازی نقاشی
تصویری از مصوری
تصویر مصوری
فرهنگ لغت هوشیار
مصوری
صورتگری، نقاشی، نقش طرازی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ صَوْ وُ)
منسوب به تصور. خیالی. وهمی. (ناظم الاطباء) ، مقابل تصدیقی. رجوع به تصور (اصطلاح منطق) شود
لغت نامه دهخدا
مصوره در فارسی مونث مصور بنگرید به مصور مصوره در فارسی مونث مصور و پندارنده مونث مصور، جمع مصورات. مونث مصور، جمع مصورات مونث مصور، جمع مصورات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصوری
تصویر منصوری
منسوب به منصور، یکی از گوشه های چهارگاه
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده کنشی منسوب به مصدر. یا وجه مصدری فعلی است که بصورت اسم درآمده باشد: باید رفتن نشاید گفتن شنیدن، در قدیم وجه مصدری را با ن علامت مصدر استعمال میکردند ولی بمرور زمان مصدر را مخفف آوردند و امروز نیز چنین گویند: نخواه گفت نشاید رفت: اشک حافظ خرد و صبر بدریا انداخت چکند سوز غم عشق نیارست نهفت. (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده بیمار با بیمار خور مونث مزور: تزویر شده، نوعی آش که ببیماران دهند. (باگوشت یا بی گوشت) جمع مزورات
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده آسه یی: مهره دویم گردن منسوب به محور، دومین مهره گردن آسه یی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصوری
تصویر تصوری
انگاری منسوب به تصور. آنچه مبتنی بر تصور باشد، خیالی فرضی
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده گردی گرد گونگی گردی تدویر: و رکنها درمالیده است تا به مدوری مایل است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منصوری
تصویر منصوری
((مَ))
یکی از گوشه های چهارگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محوری
تصویر محوری
محوريٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از محوری
تصویر محوری
Pivotal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از محوری
تصویر محوری
pivot
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از محوری
تصویر محوری
重要な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از محوری
تصویر محوری
מרכזי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از محوری
تصویر محوری
محوری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از محوری
تصویر محوری
muhimu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از محوری
تصویر محوری
สำคัญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از محوری
تصویر محوری
중추적인
دیکشنری فارسی به کره ای
محوری
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از محوری
تصویر محوری
关键的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از محوری
تصویر محوری
cruciale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از محوری
تصویر محوری
belirleyici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از محوری
تصویر محوری
penting
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از محوری
تصویر محوری
গুরুত্বপূর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از محوری
تصویر محوری
केंद्रीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از محوری
تصویر محوری
pivotal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از محوری
تصویر محوری
cruciaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از محوری
تصویر محوری
центральний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از محوری
تصویر محوری
ключевой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از محوری
تصویر محوری
kluczowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از محوری
تصویر محوری
crucial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از محوری
تصویر محوری
zentral
دیکشنری فارسی به آلمانی