جدول جو
جدول جو

معنی مصرند - جستجوی لغت در جدول جو

مصرند
پای می فشارند
تصویری از مصرند
تصویر مصرند
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مِ)
رجل مصراد، مرد توانا بر سرما. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، مرد ضعیف بر سرما. (منتهی الارب) (آنندراج). (از لغات اضداد است). آنکه طاقت سرما ندارد. (مهذب الاسماء) ، سرما زده، سهم مصراد، تیر درگذرنده. زمین بی آب وگیاه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ دِ دَ)
بخش مرکزی، از دو دهستان بنام زیراستاق و طرود تشکیل شده، دهستان زیراستاق تا شعاع 30 هزارگزی شاهرود و دهستان طرود در حدود 150 هزارگزی جنوب باختری شاهرود قرار دارد و جمع قرای بخش 40 آبادی و سکنۀ آن در حدود 16500 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ)
شهرکی است (به حدود آذربادگان) خرد و آبادان و با نعمت و مردم بسیار و از وی جامه های گوناگون خیزد پشمین. (حدود العالم). از اقلیم چهارم است، طولش از جزایر خالدات ’فانه’ و عرض از خط استوا ’ازنط’. شهری بزرگ بوده است، دور بارویش هشت هزار گام است، اکنون کمابیش نیمۀ او برجاست و هوایش معتدل است و آبش از رود زلوبر، حاصلش غله و پنبه و دیگر حبوبات و انگور و میوه بود، از میوه هایش شفتالو و زردآلو و به در غایت خوبی باشد. ولایتش شصت پاره دیه است و حاصلی نیکو دارد. در مرند به جانب قبله کرم قرمز پیداشده است و در یک هفته به موسم تابستان آن را می توان گرفت و اگر نگیرندقرمز را سوراخ کند و بپرد. حقوق دیوانیش از مرند وولایتش 24 هزار دینار است. (نزهه القلوب ص 88). در آذربایجان در شمال شرقی دریاچۀ ارومیه واقع شده، مرکز آن قصبۀ مرند در ارتفاع 1240 متر بنا شده. دارای باغهای فراوان و جویبارهای متعدد است و همان شهری است که بطلمیوس آن را مانداگارانا نامیده و مطابق تورات مکانی است که حضرت نوح در آن مدفون می باشد. (جغرافیای سیاسی کیهان). شهر مرند در 72هزارگزی شمال غربی تبریز و 76هزارگزی جنوب مرز ایران و شوروی واقع و خط آهن جلفا تبریز از آن عبور میکند. ارتفاع شهر مزبور ازسطح دریا 1430 متر است و آب و هوای آن ییلاقی و سردسیر و زبان اهالی ترکی و مذهبشان شیعه است. مختصات جغرافیایی آن به شرح زیر است: طول 35 درجه و 46 دقیقه و 35 ثانیه، عرض 38 درجه و 26 دقیقه و 22 ثانیه، اختلاف ساعت باتهران 22 دقیقه و 33 ثانیه یعنی ساعت 12 ظهر مرند ساعت 12 و22 دقیقه و 33 ثانیۀ تهران است.
این شهر یکی از شهرهای قدیمی ایران است. از آثار تاریخی آن مسجد جامع قدیمی است که در بیش از ششصدسال قبل توسط ابوسعید بهادر خان تعمیر شده و سر در آن به خط کوفی نوشته شده. این شهر بواسطۀ نزدیک بودن با مرز شوروی، و سر راه واقع شدن در بین شهرستانهای آذربایجان هم مرکز مهم تجاری و هم دارای اهمیت سوق الجیشی است و بهمین جهت در هر دو جنگ بین المللی و نهضت های دیگر دچار آسیب گردید. این شهر دارای 13962 تن جمعیت و یک خیابان و بیمارستان و همچنین مغازه و بازار و کاروانسراهای متعدد می باشد. کار خانه برق و پنبه پاک کنی و فرش و پنبه بافی در این شهر وجود دارد.محصول عمده آن زردآلو است که بطریق کالیفرنی برای فروش تهیه و آماده میکنند و در موقع خوبی محصول سالیانه از1200 تن تا1500 تن برگه تهیه مینمایند. کلیۀ دوائر دولتی (پست و تلگراف، تلفن، راه، راه آهن، آموزش و پرورش، بهداری، ثبت اسناد، آمار، کشاورزی غله، دامپزشکی، شهربانی، ژاندارمری، اقتصادی، دادگستری، فرمانداری، نظام وظیفه، بانک ملی، بانک کشاورزی). در این شهر موجود است. این شهر دارای دبستان و دبیرستانهای متعدد نیز میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) :
آمد فصل بهار و آمدنت را به باغ
از گل و سبزه فکند مفرش و قالی مرند
باد بهاری اگر برتو گل افشان کند
جز به سر آستین جای مروب و مرند.
سوزنی.
مهتر قالیان و نور مرند
میلشان جز بسربلندی نیست.
خاقانی.
حکم حق رانش چون قاضی خوی
نطق دستانش چون پیر مرند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(مُ صَرْ رِ)
آنکه اندک عطا می کند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ صَرْ رَ)
شراب کم کم داده:شراب مصرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ رَ)
تیری که خطا کرده باشد: سهم مصرد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا