جدول جو
جدول جو

معنی مصدقات - جستجوی لغت در جدول جو

مصدقات
(مُصْ صَدْ دِ)
متصدقات. زنان تصدیق کننده. رجوع به مصّدّق شود
لغت نامه دهخدا
مصدقات
جمع مصدقه (مصدق) جمع مصدقه (مصدق)
تصویری از مصدقات
تصویر مصدقات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محدثات
تصویر محدثات
همۀ موجوداتی که در زمین و آسمان و فضای کیهانی وجود دارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مصافات
تصویر مصافات
دوستی کردن با کسی، دوستی پاک با کسی داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مقدرات
تصویر مقدرات
سرنوشت ها، نصیب ها، قسمت ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از معلقات
تصویر معلقات
جمع واژۀ معلقه، بلاتکلیف، در علوم ادبی هر یک از هفت قصیده ای که در زمان جاهلیت از دیوار کعبه آویخته بودند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صدقات
تصویر صدقات
صدقه ها، چیزهایی که در راه خدا به بینوایان می دهند به جهت ثواب، چیزهایی که کسی برای سلامت خود و دفع بلا به مردم فقیر و مستحق می دهند، صدقه سرها، صدقه سری ها، جمع واژۀ صدقه
فرهنگ فارسی عمید
(صُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ دُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ترجمان علامۀ جرجانی). رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صَ دَ)
جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب) :
نالد همی بزاری و گرید همی بدرد
آنکس که یافتی صدقات و زکات تو.
مسعودسعد.
زیان رسیده را تفقد نماید که اعظم صدقات است. (مجالس سعدی). رجوع به صدقه شود، جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (منتهی الارب). و رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ دَ)
جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب) (قطر المحیط). رجوع به صدقه شود
لغت نامه دهخدا
(صُ دُ)
جمع واژۀ صدقه. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). رجوع به صدقه شود، جمع واژۀ صدقه. (منتهی الارب). رجوع به صدقات شود
لغت نامه دهخدا
(مُ دَ)
جمع واژۀ مصادقه. رجوع به مصادقه شود
لغت نامه دهخدا
زنان پرده نشین، خانمهای با حجاب و پرده نشین و پاکدامن و با شرم و حیا
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشتقه، بر گرفتگان جمع مشتقه (مشتق) توضیح در فارسی از یک ریشه چهارده صیغه مشابه و غیر مشابه مشتق میگردد بطریق ذیل: اسم مصدر، مصدر، امرحاضر، ماضی، مضارع، دعا 7 و، اسم فاعل و صفت فاعلی، اسم مفعول -10 مصدر مخفف، حاصل مصدر، صیغه مبالغه، صفت مشبهه، چندقسم اسم و حاصل مصدر و صفت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشددات
تصویر مشددات
جمع مشدده، توانیافتگان، باز واتیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصوبه، پذرفتگان پسندیدگان روا گشتگان جمع مصوبه (مصوب) : کلیه مصوبات مجلس شورای ملی بچاپ میرسد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مصنفه، نوشته ها ماتیکانها جمع مصنفه (مصنف) کتابهای تصنیف شده: و ما این سوالات را پیش ازین یاد کرده ایم اندر مصنفات خویش چو کتاب عجائب الصنعه و کتاب زادالمسافرین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصادمات
تصویر مصادمات
جمع مصادمه، به هم زدن ها، به هم خوردن ها،کوست ها، همکوبی ها
فرهنگ لغت هوشیار
کشت کردن زمین بشراکت، معامله ایست که بین صاحب درخت و امثال آن یا عامل در مقابل حصه مشاع معین از ثمره واقع میشود و ثمره اعم است از میوه و برگ وگل و غیر آن (قانون مدنی ماده 543) عقد مزارعه در مورد درختان. توضیح در هر مورد که مساقات باطل باشد یا مسخ شود تما ثمره مال مالک است و عامل مستحق اجره المثل خواهد بود. (قانون مدنی ماده 544)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مذوقات
تصویر مذوقات
جمع مذوقه (مذوق) چشیده ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مردفات
تصویر مردفات
جمع مردفه (مردف)، جمع مردفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محققات
تصویر محققات
جمع محققه (محقق)، جمع محققه (محقق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محدثات
تصویر محدثات
جمع محدثه (محدث)، جمع محدثه، جمع محدثه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفقات
تصویر متفقات
جمع متفقه، همیوختان همدستان ساز واران جمع متفقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبددات
تصویر مبددات
جمع مبدده متفرقات پراکنده ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبدعه، نو پدیدان آفریدگان، جمع مبدعه، نو یابان جمع مبدعه (مبدع) چیزهای تازه پدید آمده آفریده ها: و بعد از وقوف بر حقایق آن گرد دقایق مبدعات برآمدم، جمع مبدعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبدلات
تصویر مبدلات
جمع مبدله، ورتیکان، دگرگشتگان، دگردیسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادیات
تصویر مادیات
جسمیات، مقابل مجردات، هر چیز که مادی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدیقات
تصویر تصدیقات
جمع تصدیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصدقاء
تصویر اصدقاء
جمع صدیق دوستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدقات
تصویر صدقات
جمع صدقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مصادقات
تصویر مصادقات
جمع مصادقه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدقات
تصویر تصدقات
جمع تصدق
فرهنگ لغت هوشیار
مصادقه: ایلگ خان از سلجوقیان خایف شده بود پیش محمود بحکم مصاهرت و مصادقت که از جانبین سلسله وداد و اتحاد منعقد بود کسی فرستاد
فرهنگ لغت هوشیار