جدول جو
جدول جو

معنی مشیرالدوله - جستجوی لغت در جدول جو

مشیرالدوله
(مُ رُدْ دَ لَ)
میرزا نصراﷲخان. صدراعظم ایران از رجال دورۀ اخیر عهد قاجار (متوفی 1325 هجری قمری). وی از اهل نائین بود. در آغاز زندگی در رنج و سختی بسیار به سر برد. در تهران نخست در خدمت آصف الدوله و سپس در خدمت ابراهیم خان تبریزی درآمد، آنگاه منشی وزارت خارجه شد و مورد توجه اتابک گردید و به وزارت لشکر رسید. در ابتدای کار در وزارت خارجه لقب مصباح الملک داشت و بوسیلۀ اتابک در سال 1309 به مشیرالملک ملقب شد. پس از قتل ناصرالدین شاه محسن خان مشیرالدوله که وزارت خارجه را داشت برای معالجه به اروپا رفته بود، لذا امین السلطان، مشیرالملک را به کفالت وزارت خارجه منصوب ساخت و پس از فوت محسن خان، لقب و شغل او به مشیرالملک (میرزا نصراﷲ نائینی) رسید. و چون در سال 1321 هجری قمری امین السلطان معزول شد میرزا نصراﷲ مشیرالدوله باز هم وزارت خارجه رابر عهده داشت. و در سال 1324 هجری قمری پس از سقوط عین الدوله به فرمان مظفرالدین شاه به صدارت رسید. او شش ماه در دوران مظفرالدین شاه و دو ماه در دوران محمدعلی شاه مقام صدارت را بر عهده داشت و چون از قصد محمدعلی شاه در احضار اتابک از اروپا آگاهی یافت تمارض کرد و از کار کنار رفت. پس از کشته شدن امین السلطان به مشیرالدوله تکلیف تشکیل کابینه نمودند و او به عللی از این کار خودداری کرد و چند روز بعد چهارم شعبان 1325 هجری قمری درگذشت. رجوع به تاریخ رجال ایران تألیف بامداد ج 4 ص 351 و تاریخ بیداری ایران ص 444 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ظَ رُدْ دَ لَ)
پشتیبان دولت
لغت نامه دهخدا
(ظَ رُدْ دَ لَ)
علیخان، ملقب به صفاعلیشاه. داماد ناصرالدین شاه و مرید صفی علیشاه. (متوفی 1342 هجری قمری). مقبرۀ او در شمیران معروف و مدفن عده ای از دانشمندان و رجال است
محمدابراهیم خان برادرزادۀ آغامحمدخان قاجار. حاکم کرمان. (متوفی 1240 هجری قمری)
لغت نامه دهخدا
(رَ دُدْ دَ لَ)
محمود بن شهاب الدوله نصر بن صالح بن مرداس. چهارمین حکمران از آل مرداس به حلب. در سال 452 هجری قمری حلب را از حکمران فاطمی آن بازستد و عمش معزالدوله سال بعد او را از حلب بیرون راند و او در سال 454 هجری قمری دوباره حلب را مسخر کرد و در سال 463 هجری قمریمسلم عقیلی او را از حلب براند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(مُ بِ رُدْ دَ / دُو لَ)
علی قلی خان... پسر بزرگ رضاقلی خان معروف به لله باشی (1245- 1315 هجری قمری) او در شیراز تولد یافت و در یازده سالگی با پدر به تهران آمد. در سال 1268 وارد دارالفنون شد و سال بعد بریاست کتاب خانه دارالفنون انتخاب شد. در سال 1272 هجری قمری دردستگاه اعتضادالسلطنه وزیر علوم که کارسیم کشی تلگراف ایران را به عهده داشت وارد خدمت شد. در سال 1293 هجری قمری امور تلگراف ابتدا بطور امانی وسپس بطور مقاطعه به او واگذار شد. در سال 1298 ه. ق. با داشتن سمت وزارت تلگراف، وزیر علوم نیز شد و سال بعد وزارت معادن نیز به مشاغل وی منضم گردید. درسال 1302 وزیر تجارت شد. در سال 1314 پس از عزل امین السلطان علاوه بر سمت وزارت فرهنگ، تلگراف، معادن، ریاست ضرابخانه و خزانه وزیر داخله هم شد. و رجوع به تاریخ رجال ایران تألیف بامداد ج 2 صص 455-459 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ رُدْ دَ / دُو لَ)
رستم بن شهریاربن قارن مشهور به اصفهبد (اسپهبد) ملک الجبال و شاهنشاه غازی و ملقب به نصیرالدوله از امرای آل باوند است، بعد از پدرش اصفهبد حسام الدوله شهریار به پادشاهی مازندران رسید و مدتها با سلطان سنجر سلجوقی کشمکش داشت و سنجر با همه کوشش ها نتوانست بر وی غلبه کند، و بعد از مرگ سنجر از اوضاع آشفتۀ مملکت ایران استفاده کرد و قلمرو سلطنت خود راتا حدود بسطام و دامغان وسعت داد و تا سال 558 ه.ق. سلطنت کرد. (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 48). و نیز رجوع به تاریخ طبرستان ج 2 ص 86 شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رُدْ دَ لَ)
میرزا حسن خان... پیرنیا (1291-1354 هجری قمری) ، ملقب به مشیرالدوله. پسر نصراﷲخان نائینی وزیر امور خارجۀ مظفرالدین شاه و در آخر وزیر اعظم و رئیس الوزراء شد. محبوبیت عامه به کمال داشت. او راست کتاب تاریخ ایران باستان و در حسن تتبع و محاکمه های تاریخی بی نظیر است. (یادداشت مؤلف). رجوع به پیرنیا شود
لغت نامه دهخدا
(عَ دِ مُ طَلْ لِ)
دهی است جزء دهستان فشافویۀ بخش ری شهرستان تهران واقع در 42 هزارگزی جنوب باختری شهرری و 12 هزارگزی باختر راه شوسۀ قم. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 390 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه کرج تأمین میشود. محصول آن غلات، میوه های باغ، صیفی و چغندرقند است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن از طریق رباطکریم اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا