- مشورت
- کنکاش، رایزنی
معنی مشورت - جستجوی لغت در جدول جو
- مشورت
- صلاح اندیشی، رایزنی، کنکاش، کنکاج
- مشورت
- رای زدن با هم، شور، کنکاش، طلاح اندیشی کردن
- مشورت ((مَ وَ رَ))
- صلاح اندیشی، رایزنی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در تازی نیامده سگالشی سو باری منسوب به مشورت مربوط به مشورت: نظر مشورتی
مشورت کردن
مشورت در فارسی: همپرسکی هوسکارش هو سیگال هو سکالش سو بارش سگالش سکال سگال شگفت است که در بیشینه واژه نامه ها واژه سگالش را با (خیال) و (فکر) و گاه با (اندیشه بد ک) برابر گرفته و مانک درست آن را به دست نداده اند همپرسی رایزنی پند اندرز
مورد
همپرسیدن سگالیدن سو باردن (از ریشه پهلوی) رای زدن پند جستن شور کردن رای زدن: و در این معنی با ایشان مشورت کرد و چند کس از کبار و عظام ایمه ماورا النهر قبول کردند که هر یک درین باب کتابی کنند
سگالخانه، گزینستان (مجلس شورا) جایی که در آنچا رایزنی کنند محل شور مجلس شوری
conferir
aconselhar
verleihen
beraten
konsultować
doradzać
конференцировать
советовать
консультуватися
confereren
adviseren
conferir
aconsejar
conférer
conseiller
conferire
consigliare
परामर्श करना
सलाह देना
berkonsultasi
memberi saran