- مشعوف
- شیفته، دل باخته، خوشحال، خوش دل
معنی مشعوف - جستجوی لغت در جدول جو
- مشعوف
- دیوانه و شیفته دل رفته از جنون و بیم
- مشعوف ((مَ))
- شیفته، دلباخته، خوشحال، خوشدل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مشعبد، شعبده باز، حیله گر
دیوانه شیفته برابر است با مشعوف دیوانه محبت شیفته مفتون
افسون زده جادو شده شعبده باز حقه باز
افسون زده جادو شده
معین بر آن است که این واژه در تازی نیامده (زیرا شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند) این واژه در منتهی الارب و آنندراج آمده و گمان می رود که با مشرف هم پیوند و همخانواده باشد زیر دست وضیع مقابل شریف: رئیس و مرووس و شریف و مشروف... توضیح این صورت در عربی نیامده چه شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند
دلداده، فریفته
جمع شعفه، سر ها سر کوه ها
مشعوف شدن
شاد شدن خوشحال گردیدن