جدول جو
جدول جو

معنی مشروحا - جستجوی لغت در جدول جو

مشروحا
دار مکی به گویایی بشرح با تفصیل مفصلا: و حقایق آن حال و رفتن امام قلی خان بدان صوب... و انعدام فرنگیه و پرتکالیه از آن مللک مشروحا در سال آینده مرقوم قلم و قایع رقم خواهد شد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مملکتی که دارای پارلمان باشد و نمایندگان ملت در کارهای دولت نظارت داشته باشند، در علم منطق قضیه ای که در آن شرط به کار رفته باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
شرح داده شده، بیان شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر نوع نوشیدنی الکل دار که باعث مستی شود، سیراب، آشامیدنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
آنچه مطابق شرع باشد و شرع آن را روا و جایز بداند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
زخم شده، زخمی، زخمدار، کنایه از آزرده، رنجیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
شرط کرده شده، آنچه مقید به شرط است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطروح
تصویر مطروح
انداخته شده، دور افکنده شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
روا، جایز و مطابق شرع
فرهنگ لغت هوشیار
معین بر آن است که این واژه در تازی نیامده (زیرا شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند) این واژه در منتهی الارب و آنندراج آمده و گمان می رود که با مشرف هم پیوند و همخانواده باشد زیر دست وضیع مقابل شریف: رئیس و مرووس و شریف و مشروف... توضیح این صورت در عربی نیامده چه شرف فعل لازم است و از آن اسم مفعول نسازند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروم
تصویر مشروم
بریده بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مروحه
تصویر مروحه
بادبزن جمع مراوح: طاوس مروحه بافته از زر رشته اجنحه بر دوش نهاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
خسته، زخم دار، جراحت برداشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروحات
تصویر مشروحات
جمع مشروحه، گویا نیک ها گویا ها دار مک ها جمع مشروحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروط
تصویر مشروط
لازم گردانیده شده و پیمان کرده شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطروح
تصویر مطروح
انداخته شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروب
تصویر مشروب
هر چیز آشامیده شده و قابل شرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطروحات
تصویر مطروحات
جمع مطروحه، جستاردگان جمع مطروحه (مطروح)
فرهنگ لغت هوشیار
مطروحه در فارسی مونث مطروح بنگرید به مطروح مونث مطروح، جمع مطروحات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مشروبه، نوشابه ها جمع مشروبه (مشروب) : نوشیدن مشروبات الکلی ممنوع است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروبه
تصویر مشروبه
مشروبه در فارسی مونث مشروب نوشابه مونث مشروب، جمع مشروبات
فرهنگ لغت هوشیار
مشروطه در فارسی مونث مشروط سامه دار، دستوری تازیان به آنچه فارسی گویان (حکومت مشروطه) نام داده اند با بهره گیری از واژه پارسی دستور النظام الدستوری می گویند فراز مانی مونث مشروط، قضیه ای که درآن شرط بکار رفته باشد و آن انواع دارد. یا مشروطه خاصه. عبارت از قضیه مشروطه عامه مقید بلادوام ذاتی است و قضیه ایست که حکم در آن بضرورت ثبوت محمول برای موضوع و یاسلب آن از موضوع بشرط اتصاف ذات موضوع بوصف عنوانی باشد اعم از آنکه وصف جزو موضوع بود یا ظرف ضرورت باشد مانند: کل کاتب متحرک الاصابع مادام کاتبا لادائما (هر نویسنده ای انگشتانش جنبانست در زمانی که مشغول نوشتن است نه همیشه) یا مشروطه دائمه (دایمه)، قضیه ایست که بحسب وصف ضروری و بحسب ذات دایمی باشد که متحمل ضرورت و لاضرورت بود. یا مشروطه دائمه لاضروریه. قضیه ایست که بحسب وصف ضروری بود و بحسب ذات دایم لاضروری. یا مشروطه ضروریه. قضیه ایست که هم بحسب وصف و هم بحسب ذات ضروری بود. یا مشروطه عامه. عبارت از قضیه ایست که حکم در آن بضرورت ثبوت محمول برای موضوع یا سلب آن از او بود بشرط آنکه موضوع متصف بوصف موضوع بود یعنی وصف موضوع را دخالتی در تحق آن ضرورت باشد مثال: کل کاتب متحرک الاصابع بالضروره مادام کاتبا. (هر نویسنده انگشتانش جنبانست ضروره در هنگامی که مشغول نوشتن است) یامشروطه دائمه. قضیه ایست که بحسب وصف ضروری بود و بحسب ذات الادائم. یا مشروطه لاضروریه. قضیه ایست که بحسب وصف ضروری بود و بحسب ذات لاضروری، نوعی حکومت که درآن وضع قوانین بعهده مجلس یا مجلسین (شوری و سنا) باشد و دولت مجری آن قوانین محسوب میگردد مقابل استبداد: از پس مشروطه نوشد فکرها سبکهایی تازه آوردیم مالله (بهار) توضیح بعضی معنی اخیر را ملاخوذ از کاراکتر انگلیسی دانند و شاید در ساختن این صیغه بسیاق اسم مفعول عربی نطری بمفهوم کلمه انگلیسی مذکور هم داشته اند. یا مشروطه مشروعه. حکومت مبتنی بر مشروطه و منطبق با احکام اسلام. توضیح این اصطلاح را شیخ فضل الله نوری و طرفداران او بکار برده اند
فرهنگ لغت هوشیار
مشروعه در فارسی مونث مشروع در تازی: نیزه که به سوی کسی باشد در فارسی دیندستوری گونه ای از فرمانروایی در چهار چوب دین مونث مشروع یا حکومت مشروعه. حکومتی که منطبق بر قوانین شرع (اسلام) باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروقه
تصویر مشروقه
در تازی نیامده تابگاه محل تافتن: مشروقه آفتاب جمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
بیان کرده شده، ذکر شده
فرهنگ لغت هوشیار
مشروحه در فارسی مونث مشروح بنگرید به مشروح مونث مشروح: مکتوبات مشروحه، جمع مشروحات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مروحه
تصویر مروحه
((مِ وَ حَ یا حِ))
بادبزن، جمع مراوح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروف
تصویر مشروف
((مَ))
وضیع، مقابل شریف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
((مَ))
زخمی، زخم خورده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروع
تصویر مشروع
((مَ))
جایز، روا، سازگار یا مطابق با شرع، شرعی
فرهنگ فارسی معین
((مَ طِ))
حکومت دارای پارلمان که نمایندگان ملت در کارهای دولت نظارت داشته باشند، دارای نظام مشروطیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروقه
تصویر مشروقه
((مَ قِ یا قَ))
محل تابیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروح
تصویر مشروح
((مَ))
بیان شده، شرح داده شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مشروحاً
تصویر مشروحاً
((مَ حَ نْ))
به شرح، با تفصیل، مفصلاً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجروح
تصویر مجروح
زخمی، افگار
فرهنگ واژه فارسی سره