جدول جو
جدول جو

معنی مشرحات - جستجوی لغت در جدول جو

مشرحات
(مُ رِ)
دهی از دهستان باوی بخش مرکزی اهواز است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محرمات
تصویر محرمات
چیز های حرام شده، زنان حرم سرا، پارچۀ خط دار رنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدرکات
تصویر مدرکات
حواس پنجگانه، در علم زیست شناسی بویایی، چشایی، لامسه، شنوایی و بینایی، حواس خمسه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مشاحنت
تصویر مشاحنت
کینه و دشمنی نمودن با یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(مُ فَرْ رِ)
جمع واژۀ مفرح و مفرحه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و نوعی... از برای مفرحات و معجونات نیکو بود. (عرایس الجواهر و نفایس الاطایب چ ایرج افشار ص 58). و او را نیز به سبب تفریح در مفرحات ترکیب می کنند. (عرایس الجواهر و نفایس الاطایب چ ایرج افشار ص 38). و یاقوت زرد را نیز در مفرحات بکار دارند. (تنسوخ نامۀ ایلخانی تألیف خواجه نصیر طوسی از انتشارات بنیاد فرهنگ ص 37). و رجوع به مفرح و مفرحه شود، مأخوذ از تازی، چیزهایی که خوشی آورد و اندوه زداید. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ قَرْ رِ)
منفطات و داروهایی که جهت حصول طاول و نفاطه استعمال می نمایند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُ رِ)
چیزهای روشن، کنایه از ستارگان. (آنندراج). و رجوع به مشرق شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رَشْ شِ)
جمع واژۀ مرشّحه. رجوع به مرشّحه شود
لغت نامه دهخدا
(مِ شَ)
جمع واژۀ مرشحه. رجوع به مرشحه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ رَشْ شَ)
جمع واژۀ مرشحه. رجوع به مرشّحه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مترشحات
تصویر مترشحات
جمع مترشحه، زهناکان تراوه ها جمع مترشحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشددات
تصویر مشددات
جمع مشدده، توانیافتگان، باز واتیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدرسات
تصویر مدرسات
جمع مدرسه، آموزندگان جمع مدرسه
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مدرکه، اندر یافتگان دانش ها جمع مدرکه (مدرک) آنچه از اشیا که ادراک شود. یا مدرکات امکانیه. موجودات امکانیه. یا مدرکات خمس. قوای پنجگانه باطنی: حس مشترک خیال وهم حافظه متصرفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرجحات
تصویر مرجحات
جمع مرجحه، برتری دادگان جمع مرجحه، جمع مرجحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرشدات
تصویر مرشدات
جمع مرشده، جمع مرشده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محررات
تصویر محررات
تزده ها نورده ها پیمان نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرکه، جنبانندگان و خرد های یله در فرزان صدرای شیرازی جمع محرکه، جمع محرکه. یا محرکات قدسیه. عقول مجرده که مدبرات عقلیه هم نامیده میشوند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع محرمه، نا شایست ها، مشکوییان پردگیان، جامه راهراه جمع محرمه، جمع محرمه (محرم) چیز های حرام: ... و پشت بر محظورات و محرمات شرع کرده، زنان حرم، جامه راه راه الوان: هنگام محرم است و با تست دلم بیزار ز گلزار حیاتست دلم. از بس الف زخم کشیدم بر سر از سر تا پا محرمات است دلم. (محمد سعید اشرف) جمع محرمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجربات
تصویر مجربات
جمع مجربه (مجرب)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مجرده، اماتکان سیامکان جمع مجرده (مجرد) توضیح عقول و نفوس را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبشره، مژده دادگان مژده یافتگان، جمع مبشره، مژده دهندگان، بادهای باران انگیز جمع مبشره، جمع مبشره: مژده دهنده ها، معجزات رسول ص پیش از نبوت مقابل معجزات بینات: مبشرات آنست (معجزاتی است) که پیش از ظهور خورشید رسالت او (پیامبر ص) ظاهر شده است
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبرده، سردکن ها، خنکی ها سردی ها جمع مبرده. سرد کننده ها، ادویه سرد که بمزاج سردی بخشند
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مبرزه، هویدا ها آشکار ها، جمع مبرزه، سر آمدان جمع مبرزه، جمع مبرزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباحات
تصویر مباحات
جمع مباح، روا ها شایست ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قشریات
تصویر قشریات
سخت پوستان تیره جانوران سخت پوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرشحات
تصویر مرشحات
جمع مرشحه، جمع مرشحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشروحات
تصویر مشروحات
جمع مشروحه، گویا نیک ها گویا ها دار مک ها جمع مشروحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشنحات
تصویر تشنحات
جمع تشنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشریحات
تصویر تشریحات
جمع تشریح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترشحات
تصویر ترشحات
جمع ترشح ترشحات معده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اشریات
تصویر اشریات
نیشداران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
جمع مشخصه، یوتاران، ویچاردگان، انگشت نما ها، نشاختگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مشخصات
تصویر مشخصات
شناسه ها، ویژگیها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محرمات
تصویر محرمات
بازدارندگی
فرهنگ واژه فارسی سره