- مشترکه
- مشترکه در فارسی مونث مشترک بنگرید به مشترک مونث مشترک. یا اسما مشترکه اسمهایی که هر یک از آنها دارای معانی مختلف باشد
معنی مشترکه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همبازانه هنبازانه بطور اشتراک باهم
Jointly
conjuntamente
gemeinsam
wspólnie
совместно
спільно
gezamenlijk
conjuntamente
conjointement
congiuntamente
संयुक्त रूप से
একত্রে
secara bersama-sama
ortaklaşa
במשותף
kwa pamoja
ร่วมกัน
بطريقةٍ مشتركةٍ
مشترکہ طور پر
خریدار، میانوند
ویژگی چیزی که مال چند نفر باشد، آنچه چند نفر در آن سهم داشته باشند و همه از آن بهره ببرند
آنکه در مالی یا ملکی با دیگری شریک است
راه عام، دارای شریک و شریک دار، چیزی که مال چند نفر باشد چند همبایه، چند واره چند مانک واژه ای که چند مانک یا آرش دارد چون: شیر همباز همباغ هنباز انباز، همبست آنچه متعلق بچند تن باشد، لفظی که دو معنی یا زیاده از دو معنی دارد و آن لفظ رابرای هریک از آن معانی وضع کرده باشند و علاقه ای از علاقه های مجاز در آن یافته نشود مثل جاریه که بمعنی کنیز و آفتاب و کشتی است عین که معانی متعدد دارد. کسی که در مالی یا ملکی با دیگری شریک است، کسی که روزنامه یا مجله ای را آبونه است، جمع مشترکین
Concerted, Joint, Mutual, Subscriber
conjunto, mútuo, assinante
abgestimmt, gemeinsam, Abonnent
uzgodniony, wspólny, wzajemny, subskrybent
согласованный , совместный , взаимный , подписчик