در فرهنگ ترکی به معنی شکرانه و از اهل زبان بتحقیق پیوسته که به معنی مژدگانی است و مرکب از مشت مغیر مژده و لق به ضم به معنی بها. (آنندراج). ترکی شدۀ مژدگانی و اصل آن ظاهراً مژده لیک یا مژده لیق بود و به کثرت استعمال مشتلق کرده اند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مژدگانی. چیزی که در هنگام رسانیدن خبر خوش یا یافتن چیزی گم کردۀ کسی به صاحب خبر و یابندۀآن می دهند. (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده) : آمد آن آرام جانها بیقراران مشتلق مژدۀ پابوس دارم خاکساران مشتلق. ملا سالک یزدی (از آنندراج). به اردو فرستادند که مشتلق فتح و فیروزی به نواب بلقیس مکانی.. و سایر مخدرات استار سلطنت رساند. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 340)
در فرهنگ ترکی به معنی شکرانه و از اهل زبان بتحقیق پیوسته که به معنی مژدگانی است و مرکب از مشت مغیر مژده و لق به ضم به معنی بها. (آنندراج). ترکی شدۀ مژدگانی و اصل آن ظاهراً مژده لیک یا مژده لیق بود و به کثرت استعمال مشتلق کرده اند. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مژدگانی. چیزی که در هنگام رسانیدن خبر خوش یا یافتن چیزی گم کردۀ کسی به صاحب خبر و یابندۀآن می دهند. (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده) : آمد آن آرام جانها بیقراران مشتلق مژدۀ پابوس دارم خاکساران مشتلق. ملا سالک یزدی (از آنندراج). به اردو فرستادند که مشتلق فتح و فیروزی به نواب بلقیس مکانی.. و سایر مخدرات استار سلطنت رساند. (عالم آرا چ امیرکبیر ج 1 ص 340)
نیمۀ چیزی را گیرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که نیمۀ چیزی را می گیرد. (ناظم الاطباء) ، درآینده در سخن. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، گیرندۀ کلمه از کلمه. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که می گیرد اسمی را از کلمه دیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به اشتقاق شود، ستیزه کننده. (از ناظم الاطباء) ، غوغاکننده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، فتنه انگیزاننده. (ناظم الاطباء)
نیمۀ چیزی را گیرنده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که نیمۀ چیزی را می گیرد. (ناظم الاطباء) ، درآینده در سخن. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، گیرندۀ کلمه از کلمه. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که می گیرد اسمی را از کلمه دیگر. (ناظم الاطباء). و رجوع به اشتقاق شود، ستیزه کننده. (از ناظم الاطباء) ، غوغاکننده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون) ، فتنه انگیزاننده. (ناظم الاطباء)
ترکی از پارسی مژدگانی میلاوه وجهی یا مالی که بعوان انعام باورنده خبری خوش دهند مژدگانی: نواب جهانبانی خواجه آقشاه ابهری که مشرف خزانه نواب عالی بود باردو فرستادند که مشتلق فتح و فیروزی بنواب بلقیس مکانی... و سایر مخدرات استار سلطنت رساند، باجی که در موارد مخصوص مانند رساندن مژده ای از مردم میستاندند
ترکی از پارسی مژدگانی میلاوه وجهی یا مالی که بعوان انعام باورنده خبری خوش دهند مژدگانی: نواب جهانبانی خواجه آقشاه ابهری که مشرف خزانه نواب عالی بود باردو فرستادند که مشتلق فتح و فیروزی بنواب بلقیس مکانی... و سایر مخدرات استار سلطنت رساند، باجی که در موارد مخصوص مانند رساندن مژده ای از مردم میستاندند