جدول جو
جدول جو

معنی مسموعه - جستجوی لغت در جدول جو

مسموعه
(مَ عَ)
تأنیث مسموع. ج، مسموعات. و رجوع به مسموع شود
لغت نامه دهخدا
مسموعه
مسموعه در فارسی مونث مسموع شنوده نیوشیده مونث مسموع: مطالب مسموعه، جمع مسموعات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
آنچه از اجزای کوچک تر تشکیل شود، کتاب یا هر گونه نوشته ای که از بخش ها و موضوعات گوناگون تهیه شده باشد، مجموع، اشیای قیمتی یا هنری که در یک جا جمع شده باشند، کلکسیون، جای جمع شدن، مجمع، برای مثال ای روی دلارایت مجموعۀ زیبایی / مجموع چه غم دارد از من که پریشانم (سعدی۲ - ۵۰۹)
فرهنگ فارسی عمید
(مَ عَ)
مؤنث مسبوع که نعت مفعولی از مصدر سبع است. رجوع به سبع و مسبوع شود، ماده گاو که گوسالۀ او را دده و حیوان درنده خورده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مَ عَ)
تأنیث مسطوع. رجوع به مسطوع شود، ناقه مسطوعه، شترماده که با ’سطاع’ داغ گردیده باشد. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به مسطع و سطاع شود
لغت نامه دهخدا
(مَ رَ)
تأنیث مسمور. دختر درشت بدن سخت گوشت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
تأنیث مسموم. رجوع به مسموم شود
لغت نامه دهخدا
(مَ عَ)
راه روشن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ دَ)
خاک کودداده شده: أرض مسموده، زمین خاک کودداده. بار داده شده به ’سماد’. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
جمع شده و گرد آمده و گرد آورنده و فراهم آمده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسمومه
تصویر مسمومه
مسمومه در فارسی مونث مسموم زهر ناک مونث مسموم: اغذیه مسمومه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
((مَ عَ یا عِ))
چیزهایی که در یک جا گرد آمده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
انبوهه، گردآور، کوده، گردایه، گردآیه، گردآورد، جنگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
مجموعةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
Collection, Compilation, Series
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
collection, compilation, série
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
Sammlung, Zusammenstellung, Serie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
koleksiyon, derleme, dizi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
مجموعہ , مجموعہ , سلسلہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
সংগ্রহ , সিরিজ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
การสะสม , การรวบรวม , ชุด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
mkusanyiko, mfululizo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
コレクション , 編集 , シリーズ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
kolekcja, kompilacja, seria
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
集合 , 汇编 , 系列
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
אִסּוּף , אוסף , סִדְרָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
컬렉션 , 편집 , 시리즈
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
koleksi, kompilasi, seri
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
coleção, compilação, série
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
collezione, compilazione, serie
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
colección, recopilación, serie
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
collectie, compilatie, serie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
колекція , компіляція , серія
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
коллекция , компиляция , серия
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجموعه
تصویر مجموعه
संग्रह , संकलन , श्रृंखला
دیکشنری فارسی به هندی