- مسموعات
- جمع مسموعه، نیوشیدگان، شنودگان
معنی مسموعات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع متبوعه، سالاران جمع متبوعه
جمع متموله
از ساخته های فارسی گویان با همی مجموع بودن
جمع محموله، بارها جمع محموله (محمول) بار برداشته شده ها، بار ها
جمع مرجوعه، برگشته ها پس فرستاده ها مولیدگان جمع مرجوعه (مرجوع)
جمع مدفوعه، پلیدی جمع مدفوعه (مدفوع)
جمع مرفوعه (مرفوع)
جمع مرموزه، رازیکان پوشیدگان جمع مرموزه (مرموز)
جمع مسطوره، نبشته ها و در فارسی: نمونه های کالا جمع مسطوره (مسطور) نوشته ها مرقومات
جمع مسروقه، دزدیده ها، دزد زدگان
مسئولات در فارسی، جمع مسوله، امارمندان خورتاکان خواهیدگان جمع مسووله (مسئوله) و مسوول (مسئول)
در تازی نیامده مستوکی زهر مندی، زهر ناکی
جمع مستوره، پردگیان زنان پارسا
جمع مستودعه، برستاندگان: از سخن یا نوشته دیگران سپرده ها جمع مستودعه (مستودع) : فهرست کتاب راحه الصدور وآیه السرور وترتیب مستودعات آن از فنون علم
جمع مسکوکه، پرشیان ها
چیزهای ساخته شده و اختراع شده
جمع مطبوعه، تافت ها انگیزه گزینش آن که: تافتن در پارسی برابر است با دمیدن یا بر آمدن و هم چنین روشن کردن جمع مطبوعه (مطبوع) نوشته های چاپی، روزنامه ها و مجلات
جمع مشمومه، شمین ها، بوییدنی ها
بنگرید به معموله انجامیده ها رواگ ها ساخته ها جمع معموله (معمول) عمل شده ها، متداولات، مصنوعات
جمع ممنوعه (ممنوع)
جمع ملموسه، بر ماسیده
جمع موضوعه (موضوع)، کسوری که بابت پرداخت مزد ماموران محلی نظیر کدخدا و پاکار و دشتبان بمجموع محصول (قبل از تقسیم بین مالک و زارع) تعلق میگیرد
روی هم
برابری
جمع سموم، جمع الجمع سم، زهرها
با هم برابر بودن، برابری
همکاری، هم چشمی، نبرد کردن با کسی در سعیو غلبه جستن بر کسی در آن
برابری، همواری و برابری، معادله
جمع مسبعه (مسبع)
جمع مسوده، چرکنویس ها سیاهان جمع مسوده سیاهها جمع مسوده: ... اما از کثرت الحاح آن عزیزان بقیت آن اجزا در میان مسودات دیگر طلب کردم
جمع مسوحه (مسوح)
مسموعه در فارسی مونث مسموع شنوده نیوشیده مونث مسموع: مطالب مسموعه، جمع مسموعات
جمع مسمطه (مسمط)