- مسطره
- خط کش، سطرآرا، مسطر، نمونۀ کالا
معنی مسطره - جستجوی لغت در جدول جو
- مسطره
- مسطره در فارسی: سمیره کش پکمال، نمونه نمونه کالا فارسی گویان به جای این واژه تازی (مسطور ه) را به کار می برند خط کش: آن را کن آفرین که چنین قصرت آفرید بی خشت و چوب و رشته و پرگار ومسطره. (ناصر خسرو)، جمع مساطر، نمونه متاع
- مسطره ((مَ طَ رَ))
- خط کش، جمع مساطر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خنده دار
تمسخر، استهزا، کسی که مورد ریشخند واقع می شود، کسی که کارهای خنده دار می کند
نمونۀ کالا که از جایی به جای دیگر فرستاده شود
ژرفای زخم نهاد (باطن آدمی)
جارو
مسطوره در فارسی مونث مسطور و درفارسی: نمونه کالا مونث مسطور: نوشته ها، نمونه های کالا. توضیح بمعنی اخیر در زبان عربی مسطره بفتح میم و سکون سین است، جمع مسطورات
مونث مسقط. یا ادویه مسقطه داروهایی که سبب سقط جنین شوند سقط کننده جنین
آنکه مردمان با وی مطایبه کنند و استهزاء و سخریه نمایند
مسکره در فارسی مونث مسکر مستی آور مونث مسکر، جمع مسکرات
مضطره در فارسی مونث مضطر در مانده مونث مضطر
مفطره در فارسی مونث مفطر روزه بر غار چزا مونث مفطر، جمع مفطرات
بارانی
Ludicrous
ridículo
lächerlich
absurdalny
нелепый
абсурдний
belachelijk
ridículo
ridicule
ridicolo
हास्यास्पद
konyol
אבסורד
kijinga