جدول جو
جدول جو

معنی مستودعات - جستجوی لغت در جدول جو

مستودعات
(مُ تَ دَ)
جمع واژۀ مستودع و مستودعه. امانتها و چیزهای امانت داشته شده. (غیاث) (آنندراج) : فاما سرّی از مستودعات قضا و مکنونات قدر دست رد بر پیشانی او نهاد. (سندبادنامه ص 61). رجوع به مستودع و استیداع شود
لغت نامه دهخدا
مستودعات
جمع مستودعه، برستاندگان: از سخن یا نوشته دیگران سپرده ها جمع مستودعه (مستودع) : فهرست کتاب راحه الصدور وآیه السرور وترتیب مستودعات آن از فنون علم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستدعیات
تصویر مستدعیات
مستدعا، درخواست شده، خواهش شده
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ دَ)
جمع واژۀ مستحدث و مستحدثه. بناهای نو برآورده: مبلغ خراج عمارات و مستحدثات او در حوالی و حدود شهر از ابنیۀ عالیه و امکنۀ رفیعه... زیادت از پانصدهزار دینار باشد. (ترجمه محاسن اصفهان آوی ص 97). رجوع به مستحدث و مستحدثه شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ عَ)
جمع واژۀ مستوعل و مستوعله. رجوع به مستوعل شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ قَ)
جمع واژۀ مستنقع و مستنقعه. آبهای ایستاده. (یادداشت مرحوم دهخدا). باطلاقها. رجوع به مستنقع و استنقاع شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ عَ)
جمع واژۀ مستدعیه. عرایض و چیزهای درخواست شده و استدعاشده. (ناظم الاطباء). تقاضاها. درخواستها: عرض مطالب مستدعیات اکثر صاحب جمعان به ناظر بیوتات تعلق دارد. (تذکرهالملوک چ دبیرسیاقی ص 12). (معیران) مستدعیات خود را بدون واسطه مشافههً عرض.... می داشته اند. (تذکرهالملوک ص 21). رجوع به مستدعیه و مستدعی ̍ شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
جمع مستنده، تزده دار ها، پر وهان ها
فرهنگ لغت هوشیار
مستودعه در فارسی مونث مستودع: بر ستانده سپرده مونث مستودع، جمع مستودعات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستورات
تصویر مستورات
جمع مستوره، پردگیان زنان پارسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسموعات
تصویر مسموعات
جمع مسموعه، نیوشیدگان، شنودگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبتدعات
تصویر مبتدعات
جمع مبتدعه، نو گذاران نو آوران جمع مبتدعه (مبتدع)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستخدمات
تصویر مستخدمات
جمع مستخدمه جمع مستخدمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستدعیات
تصویر مستدعیات
جمع مستدعیه، در خواست ها جمع مستدعیه (مستدعی) در خواستها تقاضاها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مستحدثه، نو ساخته ها جمع مستحدثه: و در علف زار کنارارس بحوالی قریه نعمت آباد که از قرای ثنهر برلاس است از مستحدثات التفات همت عالی نهمت آن حضرت نزول فرمود
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مستبدعه، نوپیداها شگفتان جمع مستبدعه: این ظن خطاست از بهرآنک مصنوعات شعر و مستبدعات نظم که در فصول متقدم بر شمردیم... از قبیل متکلفات اشعارست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
Documentation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
দলিল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
תיעוד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
書類
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
文档
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
문서
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
dökümantasyon
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
dokumentasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
दस्तावेज़
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
documentatie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
документація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
документация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
dokumentacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
Dokumentation
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مستندات
تصویر مستندات
hati
دیکشنری فارسی به سواحیلی